روز پنجشنبه سیام شهریور ماه ۱۴۰۲ نشست تخصصی با موضوع «گزارش دستور کار جدید صلح دبیر کل ملل متحد، جولای ۲۰۲۳» توسط کمیته صلح و امنیت بینالمللی انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار گردید. در این نشست که مدیریت آن را دکتر حسن سواری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، بر عهده داشت، به ترتیب دکتر نسرین مصفا، رییس انجمن، آقای استفان پرایزنر، نماینده مقیم سازمان ملل متحد در ایران، دکتر سیدکاظم سجادپور، عضو هیئت علمی دانشکده روابط بینالملل، دکتر منیژه اسکندری، پژوهشگر روابط و حقوق بینالملل و دکتر پوریا عسکری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، به ایراد سخن پرداختند. در این برنامه همچنین از اعضای سابق کمیته جوانان انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد تقدیر و تشکر به عمل آمده و اعضای جدید این کمیته معرفی شدند. این نشست که با استقبال مخاطبان روبهرو شد، نهایتا با پرسش و پاسخهایی میان حاضران و سخنرانان مدعو به پایان رسید.
خانم دکتر مصفا در سخنان مقدماتی خود، ضمن عرض خیر مقدم به اساتید، دانشجویان و حضار و با تبریک آغاز سال تحصیلی جدید، از زحمات کمیته جوانان سابق تقدیر نموده و برای کمیته جدید آرزوی توفیق داشتند. ایشان همچنین با گرامیداشت روز جهانی صلح، آن را یک فرصت برای تبیین مفهوم صلح قلمداد نمودند. در این راستا رییس انجمن از آغاز فعالیت کمیته صلح و امنیت بینالمللی در انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد به دبیری دکتر حسن سواری خبر داده و این مهم را در جهت دغدغهها پیرامون موضوع صلح جهانی خاطرنشان کردند که در گزارش جولای ۲۰۲۳ دبیر کل سازمان ملل متحد نیز به آن تصریح شده است. دکتر مصفا همچنین با اشاره به جلسه هیئت مدیره انجمن با آقای پرایزنر و دکتر شبستری که پیش از نشست برگزار گردیده بود، از حضور و همکاریهای ایشان تقدیر و تشکر به عمل آوردند.
در ادامه پس از قدردانی از تلاشها و زحمات اعضای سابق کمیته جوانان، با حضور اساتید محترم خانمها دکتر نسرین مصفا و دکتر اسکندری زنجانی و آقایان دکتر محمدرضا ضیایی بیگدلی، دکتر ابراهیم بیگزاده، دکتر ستار عزیزی، دکتر علی اشرف مجتهد شبستری، دکتر سیدمحمدکاظم سجادپور، دکتر پوریا عسکری و دکتر شهرام زرنشان و همینطور نماینده مقیم سازمان ملل متحد در ایران، آقای استفان پرایزنر، اعضای جدید معارفه شدند و سپس دکتر حسن سواری به عنوان دبیر نشست پس از ارائه توضیحات مقدماتی پیرامون گزارش جولای ۲۰۲۳ دبیرکل سازمان ملل متحد در رابطه با صلح از سخنرانان برای ایراد سخن دعوت نمودند که در ادامه گزارش مختصری از بیانات ایشان ارائه خواهد شد.
آقای پرایزنر: امروزه در دنیایی پیچیده، به واسطه ایجاد جهانی چندقطبی در حال گذار به سوی نظم نوین جهانی هستیم و این در حالی است که تعداد قابل توجهی از انسانها به دلیل مخاصمات مسلحانه و سایر وضعیتهای اضطراری به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند؛ از جمله در جنگ اوکراین. همچنین یک چهارم از انسانها در مکانهایی زندگی میکنند که از مخاصمات مسلحانه متاثر گردیدهاند. بسیاری از مردم نیز از فقر، گرسنگی، بیعدالتی و نابرابری رنج میبرند.
امسال سالگرد هفتاد و پنجم انتشار اعلامیه جهانی حقوق بشر و همینطور امضای کنوانسیون منع و مجازات جنایت نسلزدایی است. شعار امسال روز جهانی صلح «اقدام برای صلح، رویاهای ما برای اهداف جهانی» بوده و ما اعتقاد داریم که توسعه پایدار و صلح به یکدیگر وابسته بوده و دارای ارتباط متقابل هستند. صلح همین به صورت خودکار دستحاصل نمیشود و نیازمند اقدام است. چرا که صلح صرفا یک آرمان و چشمانداز نیست.
اما در رابطه با دستور کار جدید برای صلح که در جولای 2023 توسط دبیر کل منتشر شده بود، میتوان به موارد ذیل که مورد تاکید دبیر کل بوده، اشاره داشت:
بخشی از گزارش که مربوط به تحریمهای شورای امنیت است، ارتباط بسیاری با تحریمهای یکجانبه علیه ایران دارد و اشاره میکند که میبایست میان تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه تفکیک قائل شد که از این حیث قابل توجه است.
نهایتا در این 78 سال که از موجودیت سازمان ملل متحد میگذرد، بارها گفته شده که اهمیت این سازمان رو به کاهش است. با این حال و با وجود همه فراز و نشیبها، این نهاد همچنان مرکز اصلی گسترش و تقویت چندجانبهگرایی است. در عین حال هر کدام از ما برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی مسئول هستیم؛ همانطور که سعدی، شاعر ایرانی در رابطه با صلح میگوید:
اگر پیل زوری و گر شیر جنگ / به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
دکتر سجادپور: بحث این گزارش از این جهت مهم است که متاسفانه در ایران ما نسبت به سازمانهای بینالمللی نوعی تقلیلگرایی داریم. در حالی که فهم سازمانها بسیار مهم است و از سالهای گذشته دیپلماسی خارجی در این قالب عمدتا رهگیری شده است که مصداق دیپلماسی چندجانبه است. بنابراین تحولات جهانی بدون پیگیری سازمانهای بینالمللی غیرممکن است.
گزارشهای دبیر کل در وهله اول توجهدهنده است. گزارشها همینطور بعصا به جریانسازی، هنجارسازی و نهادسازی ختم میشوند. بخصوص وقتی که دبیر کل آن گزارش را در راستای وظایف سازمانیاش تنظیم میکند. پس گزارش نوعی سیاستگذاری نیز هست که نخست شرح وضعیت میکند و سپس راهحلهایی را برمیشمارند.
با این مقدمه، نسبت به گزارش مذکور و ارتباط آن با وضعیت جهانی من سه مورد را برجسته میبینم:
الف- آیینهگی و اخطارگرایی
گزارش پس از توصیف وضعیت جهان از منظر صلح و چالشهای موجود از جمله روابط میان قدرتهای بزرگ، سلاح هستهای، گسترش خشونت، تکنولوژی مخاطرهآمیز، نابرابری درون و میان جوامع و... ابراز نگرانی نموده و دیپلماسی را به عنوان راه حل مورد اشاره قرار میدهد.
ب- بایستگی و چارچوبگرایی
بازگشت به حقوق بینالملل و به طور خاص منشور سازمان ملل متحد با نگاه ویژه به سازمانهای منطقهای، سامان دادن به هوش مصنوعی، تکیه بر تعهدات دولتها برای دوری از منازعه و...
ج- جمع گرایی
در این قسمت بر سرنوشت جمعی اشاره داشته و در عین حال راه حل صلح را اقدامات جمعی ارزیابی میکند.
همچنین میتوان گفت که استنادات گزارش بسیار برجسته است. این نشاندهنده اهمیت اسناد است که بازتابی از شرایط بینالمللی است. لذا به نظر من گزارش نبض روابط بینالملل است و به عنوان یک نکته باید اشاره کنم که اهمیت سازمان ملل متحد برای ایران بسیار زیاد است. البته که فعالیت در سازمانها نیازمند صبر و حوصله است. نکته بعد بازیگری است. باید نقش خودمان را به عنوان یک بازیگر جدی بگیریم. کمااینکه بازیگریهای مهمی هم داشتهایم. نکته سوم جمع رویکردها است. باید نسبت به سازمان ملل متحد رویکردی منسجم داشته باشیم و میان رویکرد ملی و جهانی تناسب ایجاد نماییم.
خانم دکتر اسکندری: در این گزارش بر امنیت جمعی همانطور که اشاره شد، تاکید شده است. بنابراین گزارش در این راستا برخی اصلاحات را در ارکان سازمان ملل متحد از جمله شورای امنیت پیشنهاد میکند. به عنوان مثال تغییرات در اعضا و نحوه رایگیری آنها مورد اشاره قرار گرفته است. گزارش همچنین نظامهای تنبیهی چون تحریمها را به عنوان بخشی از فرایند سیاسی تقویت میکند. البته برای آنها سازکاری هوشیارانه را پیشنهاد میدهد. همینطور در مورد اهمیت مجمع عمومی به عنوان رکنی که مشروعیت و عضویت فراگیرتری دارد، به موجب اختیارات محوله از سوی منشور بخصوص در موارد بنبست شورای امنیت به نقش مهم آن اشاره میکند. گزارش همچنین نقدهایی را به کمیته خلع سلاح و انفعال آن مطرح نموده است.
حکمرانی بینالمللی به عنوان سیستمی از قواعد حاکم میان دولتها و چالشهای میان بازیگران روابط بینالملل که با تصویب منشور توسعه و در ادامه تقویت پیدا نمود، در زمان جنگ سرد رو به اضمحلال نهاد اما پس از آن تولد دولتهای جدید نیازمندی به حمکرانی بینالمللی و چندجانبهگرایی را بیش از پیش نمایان ساخت. اما شرایط اواخر قرت بیستم بسیار متفاوت از شرایط امروز است که با تهدیدهایی نو مواجهه دارد. بخصوص با از دست دادن جایگاه حقوق بینالملل که تاکید گزارش بر این موضوع نیز از همین رو است.
بنابراین من مایل هستم که به چهار نکته اشاره کنم:
اول- با رویکردی جامع با چالشهای موصوف، گزارش توصیههایی به شورای امنیت میکند. گزارش اصول منشور ملل متحد را یادآور شده و اعتمادسازی میان دولتها و افزایش همکاریها در این باره را با توجه به تغییر شرایط به شورای امنیت پیشنهاد میکند.
دوم- گزارش ضمن اشاره به روشهای صلحآمیز حل و فصل اختلافات، به شورا توصیه میکند که به پیشگیری از درگیری و میانجیگری روی آورد. شفافسازی فعالیتهای هستهای و اعتمادسازی از جمله این پیشنهادات است که بر عدم دستیابی گروههای غیردولتی به این قبیل تسلیحات تاکید دارد.
سوم- در مورد عملیات صلح، گزارش میخواهد چنین عملیاتهایی مفیدتر و پویاتر باشد.
چهارم- گزارش همچنین به تغییرات اقلیمی و ارتباط آن با صلح اشاره دارد که حائز اهمیت است.
به این ترتیب به نظر من، بخصوص با وظیفه مهم شورای امنیت در رابطه با صلح و امنیت بینالمللی هر چند که قابلیت اصلاح شدن شورا محل اختلاف است، اما به هر حال شورا اگرچه ضعیف شده به آخر نرسیده است.
دکتر عسکری: نکته اول این مقدمه است که باید برگردیم به ۱۹۶۸ و اعلامیه تهران که اگر به مقدمه آن رجوع شود، صحبت از صلح به عنوان بنیان حقوق بشر و ندای درونی انسانهاست. نکته دوم از حیث آکادمیک مطالعات صلح است که از سال ۱۹۸۰ به بعد، در رابطه با آن تلاش شد مفهوم متفاوتی از صلح به منصهه ظهور برسد. چون نگاه منشور به صلح صحیح نیست. کاربرد صلح در کنار امنیت در منشور گویای این مسئله است. در حالی که این دو بسیار از یکدیگر متمایز هستند. این شاتباه تا بدانجا پیش رفته که نهایتا برای صلح و امنیت بینالمللی شورای امنیت درست میشود و صلح کاملا مغفول میماند.
سوال این است که آیا کسی در خانه و در کنار خانواده با چاقو زندگی میکند تا امنیت داشته باشد؟! خیر، چون ما در این وضعیت به دنبال زندگی مسالمتآمیز هستیم. پس ما در خانهمان به دنبال صلح هستیم اما در بیرون از منزل به دنبال امنیت و این هستیم که کسی ما را مورد اصابت چاقو قرار ندهد؛ یعنی دوری از صلح منفی.
به رغم این که این دو مفهوم لازم و ملزوم هستند و نمیتوان بدون صلح، امنیت را داشت، منشور تحت تاثیر شرایط زمانه خودش نگارش شده است و مفهوم صلح را در امنیت مستتر میکند. این نگاه خودش یک مشکل است. اگر به مثال بالا برگردیم، دیوارکشی فقط نسبت به نفوذ افراد آن سوی دیوار خانه امنیت موقتی ایجاد میکند و لذا امنیت تنها راه حل نیست.
اما در این گزارش نیز که با همراهی دولتها تنظیم شده، همین رویکرد قالب است. برای مثال مقابله با تروریسم مستلزم ریشهیابی آن است. چیزی که در این گزارش به آن اشاره شده اما پیشتر نرفته و لذا میتوان گفت چیزی که آقای گوترش نوشته چندان از آنچه آقای پطروس غالی سابقا نوشته بود، پیشرفتهتر نیست. بنابراین در گزارش، تهدیدات بسیار بازتاب داشتهاند. اگرچه آنها را تحت عنوان تهدید علیه صلح مطرح میکند اما عمدتا تهدیدات علیه امنیت هستند. به این ترتیب میبینید که سیستم امنیت جمعی و تحریم و دوازده پیشنهاد را میکند که در آنها صلح مثبت جای ندارد. در حدی که سه مورد از دوازده پیشنهاد، به مسئله تسلیحات محدود است و این جای تاسف دارد که دبیر کل به معاهده منع سلاحهای هستهای اشاره ندارد و کماکان به دنبال کنترل تسلیحات است.
عنوان هفتم اما جالب است که به کاهش آلام انسانی حاصل از استفاده سلاحها اشاره دارد. خلاصهاش این است که بروید خارج از شهرها جنگ کنید. این در راستای کمپینی است که به دنبال ممنوعیت استفاده از سلاح به طور کلی در مکانهای پر از جمعیت میباشد. پیشنهاد یازدهم هم جالب توجه است که به تکنولوژی در تسلیحات میپردازد که به نوعی بروزرسانی مسئله تسلیحات است.
بنابراین نکته اول، سردرگمی و بینظمی گزارش است؛ در میان صلح و امنیت، در میان حقوق بشر و حقوق بینالملل، در میان توسعه و تکنولوژی و... که شاید محصول دنیای ترامپزده و دنیای کرونا زده است. نکته دیگر تاکید دبیرکل بر دوره گذار به نظم جدید بینالمللی است که ماحصل آن چندقطبی بودن است. به نظر میآید این صرفا یکی از فرضیههای ممکن است و انتظار میرود که فرضیههای دیگر نیز در نظر گرفته شود. آرزوی دبیرکل بازگشت به اصول منشور ملل متحد است اما واقعیت این است که طی این سالها دولتها بسیار تضعیف شدهاند و خود سازمان ملل متحد نیز در آن نقش داشته است و لذا دیگر این است که امروز قطبها لزوما دولتها نیستند. این همان فکتهایی است که در گزارش دبیرکل دیده نمیشود اما نگاه به صلح جهانی مستلزم چنین دید همهجانبهای است.