انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد نشست تخصصی«امکان سنجی ارتکاب جنایت ژنوسید علیه مردم فلسطین»را با توجه به اهمیت تاثیر نظام حقوق بین الملل بر تغییر رفتار دولت ها در تاریخ پنجشنبه ۲۱ مرداد۱۴۰۰ برگزار نمود.
دکترستار عزیزی-عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان-دکتر مرتضی جوانمردی صاحب-عضو هیئت علمی دانشگاه کردستان- و دکتر عبدالله عابدینی-عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی- سخنرانان این نشست علمی بودند.
رئیس انجمن، دکتر نسرین مصفا با سخنان خود جلسه را آغاز نمودند. ایشان موضوع نشست را پیرامون یکی از موضوعات مهم در دستورکارجهانی، حقوق بین الملل، حقوق بین الملل کیفری، حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه و به طور کل یک موضوع انسانی مطرح کردند. سالهاست همگان در جریان جنایاتی که نسبت به مردم فلسطین روا داشته می شود هستیم و فلسطین خود یک آزمایشگاه نقض حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه است که درآن انواع موارد نقض در زمینه های مختلف و با شدت و ضعف متفاوت و با آثار انسانی شدیدی انجام می شود که متاسفانه روزبه روز ابعاد جدیدی هم به خود می گیرد.
با تحولاتی هم که هر روزه در عرصه بین المللی و منطقه ای انجام می گیرد ما شاهد دیدگاه های جدید، تحقیقات جدید، ادعاهای جدید،محکومیت های جدید و ... هستیم و اینکه تا چه حد این موارد به کاهش آلام و رنج های انسانی و تحقق حقوق مردم فلسطین منجر می شود جای سوال است.
دکتر مصفا سپس به دغدغه انجمن حتی در این روزهای سخت گرفتاری جامعه و مردم به بلیه کرونا اشاره کردند و ابراز امیدواری نمودند که نهادهای علمی در این شرایط هم بتوانند وظایف خود را انجام بدهند و برای نسل جوان در جهت انجام مطالعات علمی ایجاد انگیزه و لایه ای به علم اضافه نمایند.
در انتها دکتر مصفا از خانم ناهید فرجی عضو کمیته جوانان انجمن بابت پیشنهاد برگزاری این نشست، از سخنرانان محترم که قبول زحمت نمودند و شرکت کنندگان در این جلسه تقدیر و تشکر کردند، همچنین از دکتر ستارعزیزی هم پیشاپیش بابت مدیریت جلسه سپاسگزاری نمودند.
دکتر عزیزی به عنوان مدیر جلسه ضمن معرفی مختصری از سخنرانان و بیان محورهایی که قرار است در جلسه مطرح شود از دکتر جوانمردی صاحب تقاضا کردند که سخنان خود را آغاز نمایند.
دکتر مرتضی جوانمردی صاحب-عضو هیئت علمی دانشگاه کردستان- در مقدمه بحث خود تاریخچه ای از نحوه تصویب کنوانسیون منع و مجازات نسل زدایی۱۹۴۸ بیان نمودند.سپس موضوع اصلی صحبت خود را بر مبنای ترکیبی از مباحث تعریف فلسطینی ها بعنوان گروه مورد حمایت در کنوانسیون و عنصر مادی و عنصرمعنوی جنایت ژنوسید قرار دادند.
در تاریخچه سرزمینی فلسطین بیان داشتند بعد از تجزیه امپراتوری عثمانی بخشی از این منطقه تحت عنوان فلسطین ایجاد می گردد، البته قبل از آن یعنی حدود سه هزار و پانصد سال پیش با نام های مختلف و پنج تیره مردمی این کشور وجود دشته است. در واقع تطور و تحول مردمی در این بخش به دلیل آب و هوای مطلوب بسیار زیاد بوده است اما در اینکه مردمانی به نام فلسطینا در آنجا بوده اند شکی نسیت و در آخرین مرحله تحت سیطره حکومت عثمانی بوده اند که بعد از آن تحت قیمومت انگلیس قرار می گیرد. در نتیجه عنصر مردم و سرزمین فلسطین امری غیرقابل انکار است.در ابتدای امر ده درصد از کل جمعیت فلسطین یهودی بودند اما الان ۸۰ درصد مردم این سرزمین یهودی هستند و این مسئله خود گویای وضعیت می باشد.
در انگیزه شناسی ژنوسید غیر از بحث قصد نابودی که در حقوق جزا به عنوان قصد خاص در نظر گرفته می شود، سه عنصر باید مورد بررسی قرار گیرد. مرتکب کیست، چه عملی انجام شده است، با چه قصد و انگیزه ای انجام شده است. مرتکب صهیونیسم است که اعتقاد داشتند باید دولتی یهودی ایجاد کند و به سوابق تاریخی استناد می کند و با تمام تحولات این منطقه بازهم اعتقاد دارند که این سرزمین برای آنهاست.در عنصر مادی همچنین بررسی طول جریان نقش مهمی دارد.
دکتر جوانمردی در پایان و در ادامه بحث انگیزه شناسی ضمن اشاره به ماده۳۰ اساسنامه دیوان اظهار داشتند که امروزه قصد ارتکاب با علم به وقوع نتایج فعل در نظام های پیشرفته دنیا برابر است و اینگونه نتیجه می گیرند که به نظرشان قصد نابودی جزئی از طرف اسرائیل وجود داشته و نابودی جزئی هم اتفاق افتاده است اما قرار نیست بیان شود و این را از خلال جریانات و اتفاقاتی که در طول زمان رقم خورده است متوجه می شویم که یکی از نشانه های آن به هم خوردن تناسب جمعیتی در این سرزمین می باشد.
دکتر ستار عزیزی-عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا-دومین سخنران این نشست بودند. ایشان محور صحبت خود را بر بحث سیاست اخراج فلسطینی ها و موضوع شهرک سازی که بخشی از عنصر مادی هم محسوب می شود قرار دادند و در همین راستا آمار تاریخی از مهاجرت یهودی ها و اخراج فلسیطنی بیان کردند.در ادامه به تاریخ ۱۹۴۵ اشاره می کنند که یهودی ها ۵۵ درصد از جمعیت کل فلسطین را تشکیل می دهند و تنش میان اعراب فلسطین و یهودی در این زمان به اوج خود می رسد. همزمان انگلیس پایان قیمومت خود را از طریق تصمیم فوری مجلس در تاریخ ۱۲ اوت ۱۹۴۷اعلام کرده و حل مشکل این سرزمین را به سازمان ملل متحد واگذار می کند و طرح معروف تقسیم ملل متحد قطعنامه۱۸۱ مطرح می شود و از بین دوگزینه فدرالیسم و تشکیل دو دولت متمایز و مستقل فلسطینی و یهودی که بیان می شود به مورد دوم رای داده می شود که به هریک سه ناحیه داده شود اما شهر بیت المقدس تحت اداره سازمان ملل متحد باشد.در این میان اسرائیلی ها از فرصت استفاده کرده و در ۱۴ می ۱۹۴۸ اعلام استقلال می کنند و جنگی شکل می گیرد که تا ۱۹۴۹ ادامه پیدا می کند و در نتیجه آن حدود ۷۰۰هزار فلسطینی اخراج می شوند.
در سال ۱۹۵۲ نیز اسرائیلی ها حق تابعیت را تصویب می کنند تا هر یهودی از هرکجای جهان و در هر زمانی وارد این کشور شود تابعیت می دهد. درسال۱۹۵۶ هم جنگ دیگری بین فلسطینی ها درمیگیرد و کمتر از ۲۰ درصد از اراضی دست فلسطینی ها می ماند و در نهایت در جنگ سوم بین اعراب و اسرائیل در۱۹۶۷ تقریبا تمام بخش های فلسطین به دست اسرائیل می افتد. امروزه در ادبیات رسمی سازمان ملل متحد فقط شرق بیت المقدس،کرانه باختری و نوارغزه جزء سرزمین اشغالی فلسطین محسوب می شود.
اخراج دسته جمعی معمولا دارای سه مرحله است و میتوان ادعا کرد که در نتیجه اعمال سیاست اخراج دسته جمعی روندی اتفاق می افتاد که تمایز بین آن با عنصر مادی و سوم جنایت ژنوسید بسیار سخت می شود.علاوه بر آن نتیجه اعمال سیاست اخراج دسته جمعی موجب تحقق ژنوسید فرهنگی هم می باشد.چرا که جابجایی اجباری گروه از سرزمین بومی علاوه طی مراحل سخت جابجایی بسیاری از افراد در اثر عوامل گوناگون گرسنگی،سختی راه و... جان خود را از دست می دهند و در مرحله سوم در محل جدیدی قرار می گیرند که با آن آشنایی ندارند و ممکن است مورد نفرت مردم آن منطقه قرار بگیرند یا برخی همنوا با مردم آن منطقه فرهنگ آنان را می پذیرند و اینگونه ژنوسید فرهنگی اتفاق می افتد.
ایشان در بحث پایانی خود این سوال را مطرح کردند که آیا اخراج یا پاکسازی قومی در رویه قضایی بین المللی معادل ژنوسید دانسته شده است یا خیر؛ سپس پاسخ می دهند در قضیه شکایت بوسنی علیه صربستان دیوان بین المللی دادگستری به این موضوع و ارتباطش با ژنوسید پرداخته است.به طورکل دیوان بیان داشته است که صرف انتقال اجباری یک گروه اگر با نیت نابودی آن گروه انجام نشود اگرچه می تواند درجای خود جنایت جنگی و انتقال قهری محسوب شود اما جنایت ژنوسید نمی باشد.دیوان رسیدگی به جنایات در قضیه یوگسلاوی سابق هم همین نظر را دارد. اما در قضیه خاص فلسطین به نظر می رسد که قصد نابودی مردم فلسطین ممکن است صرفا از سیاست انتقال قهری مردم به سادگی احراز نشود و مرجع قضایی رسیدگی کننده هم تنها به عنوان یک جنایت جنگی نام ببرد اما مسئله این است آیا قضات و صاحب نظران غربی در زمینه روابط بین الملل آیا به راحتی قصد نابودی مردم فلسطین را به اسرائیل منتسب می کنند یا خیر.
سخنران سوم این جلسه دکتر عبدالله عابدینی- عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی-بودند.ایشان صحبت های خود را با این موضوع آغاز کردند که آیا می شود مردم فلسطین را جزء گروه مورد حمایت در معنای کنوانسیون تلقی کرد یا خیر. و سپس اینگونه پاسخ دادند که در رویه قضایی بین المللی، دادگاه بین المللی کیفری برای رواندا در تعریف گروه های مورد حمایت موارد گروه های ملی،قومی، مذهبی و نژادی را مدنظر قرار داده است و به نظر می رسد که فلسطین را می شود درجه اول یک گروه مذهبی تلقی کرد و به نظر قومی هم می توان متفاوت از ساکنان اسرائیل دانست، از نظر نژادی شاید بشود تا حدی به واسطه ریشه های زبانی شان که هردو سامی هستند تقریبا هم نژاد دانست اما به واسطه ویژگی های مهاجرین که یهود هستند می شود آنها را از هم تفکیک کرد. در نهایت به لحاظ ملی هم چون فلسطین خیلی وقت است که در عرصه بین المللی به عنوان دولت به رسمیت شناخته شده است می توان آنها را یک ملت و گروه ملی تلقی کرد.و در نتیجه اکثر موارد گروه های مورد حمایت را دارا است و چالشی در این حوزه ندارد.
از لحاظ عناصر مادی به واسطه اقدامات اسرائیل مانند قتل اعضای گروه، ایجاد آسیب های شدید جسمی و روانی و تحمیل عمدی شرایط زندگی سخت برای مردم که منجر به نابودی جزئی یا کلی شود و صرف نظر از سایر اقدامات میتوان عنصر مادی را محقق دانست.
زمانی که به عقبه ایجاد اسرائیل و عملکردش در گذر زمان توجه می کنیم می بینیم روندی که اسرائیل در بیرون راندن مردم ساکن فلسطین درپیش گرفته است نه تنها در وهله اول پاکسازی نژادی تلقی می شود بلکه می توان آن را به واسطه تحمیل شرایط آن را نابودی جزئی یا کلی و درواقع ژنوسید در نظر گرفت.ایشان سپس به گزارش گزارشگر ویژه حقوق بشر در ۲۰۲۱ اشاره می کنند که از این اشغال به عنوان طولانی ترین اشغال در جهان مدرن نام می برند.
ایشان در ادامه بیان کردند در راستای احراز قصد خاص نابودی در رویه قضایی نکات مهمی وجود دارد که از مجموع آن چند مورد را به عنوان اماره برای احراز قصد خاص ارتکاب ژنوسید که هم در ICJ,ICTY,ICTR به آن توجه شده را نام می برم. اقرار صریح متهم، الگوی مشخصی از رفتارهای مشابه، سیاست یا طرح دولتی ،زمینه کلی وقایع، ارتکاب سیستماتیک اعمال مجرمانه دیگر، مقیاس فجایع ارتکابی، هدف گیری سیستماتیک قربانیان به دلیل تعلق به گروه های چهارگانه و تکرار اقدامات تبعیض آمیز و نابود کننده، درنتیجه به جز مورد اول تمامی موارد نسبت به اسرائیل و فلسطین قابل احراز می باشد.
دکتر عابدینی در بخش پایانی صحبت خود به قیاس مختصری در مورد اقدام اسرائیل و کانادا پرداختند. همچنین در مورد تصویب حق تعیین سرنوشت در قانون اساسی اسرائیل فقط برای مردم داخل سرزمین در سال ۲۰۱۸ توسط پارلمان این رژیم که عملا نشان دهنده این موضوع است که اعتقادی به حق تعیین سرنوشت برای مردم فلسطین ندارد و تنها دولتی بوده است که در کمیته ششم راجع به ماهیت آمره اصل تعیین سرنوشت معترض بوده است صحبت کردند.
این جلسه پس از پرسش و پاسخ به پایان رسید.