دکتر ستاره طاهرخانی - دکترای روابط بین الملل دانشگاه تهران
در طول تاریخ منطقه خاورمیانه شاهد بیشترین نرخ منازعات نامتقارن بوده است. این منطقه به خصوص در دوره زمانی جنگ سرد یعنی در سال های 1946 تا 1989 سهم قابل توجهی(72 %) از منازعات نامتقارن در جهان را به خود اختصاص می دهد (طاهرخانی 1394: 158). یکی از پیامدهای این منازعات نامتقارن ظهور گروهک های ایدئولوژیک، افراطی و تروریستی برای مقاومت در مقابل قدرت های بزرگ دخالت گر در کشورهای این منطقه بوده است. در واقع بعد از دوران جنگ سرد، افزایش جنگ های داخلی و تغییر شکل منازعات مسـلحانه با ظهور بازیگران جدید ارتکـاب خشـونت علیه زنـان نیز در منطقه افزایش و امنیت شان کاهش یافته و این امر تا اکنون ادامه پیدا کرده است. به طور مثال وضعیت تاسف بار امنیت زنان عراقی در دهه 1990 و پس از تهاجم آمریکا به این کشور در سال 2003 و شکل گیری دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش و افزایش درگیریهای داخلی و منطقه ای نشانگر اهمیت این موضوع است. "در ژانویة 2014 ،شهر فلوجه در استان انبار به دست داعش افتاد که به آوارگی داخلی 500000 غیرنظامی منجر شد. داعش در سال 2014 در زندان بادوش و پایگاه اسپایکر به قتل عام پرداخت و شهر آمرلی در استان دیاله را محاصره و در ماه اوت همین سال بخشهایی از سنجار، تلعفر و دشتهای نینوا را تصرف کرد و به نقض جدی حقوق بشر پرداخت که به خروج دسته جمعی ایزدیان، مسیحیان و سایر گروههای قومی و مذهبی از دشت نینوا منجر شد" (کولایی و اکبری 1395: 168 ). با این تصویر و با توجه به این امرکه حفظ صلح و امنیت فیزیکی، روانی و احساسی زنان به عنوان پرورش دهنده و رهبر نسل های آینده از اهمیت بالایی برخوردار است، هدف این نوشتار ارزیابی وضعیت امنیت زنان خاورمیانه در پرتو فعالیت های شورای امنیت ملل متحد در این خصوص به عنوان رکن اصلی مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی است.
پایان جنگ سرد به رابطه میان دولت ها و جامعه بین المللی با مفهوم امنیت شکل متفاوتی بخشید و الویت را نه برای امنیت دولت ها بلکه برای امنیت غیرنظامیان، جوامع و شهروندان قائل شد (Nduwimana 2007:11). با قرار گرفتن امنیت انسانی در دستور کار شورای امنیت و کل ملل متحد، جنسیت هم تناسب موضوع پیدا کرد. شبکه ای از گروه های زنان و فعالان فمنیست که پیرامون ملل متحد کار می کردند و در این زمینه تخصص داشتند توانستند بر شورای امنیت تاثیر بگذارند. نظم بین المللی که پس از سقوط دیوار برلین در سال 1989 ظهور یافت، این امکان را ایجاد کرد که معنای امنیت مورد بازاندیشی قرار گیرد. تصویب قطعنامه ۱۳۲۵ شورای امنیت ملل متحد در مورد جنسیت و حفظ صلح در شرایط امنیتی جدید دارای اهمیت زیادی بوده و به عامل تغییر موضوع امنیت و جنسیت اشاره کرده است (Kronsell 2012:4). قبل از آن "کنوانسیون های ژنو 1949، پروتکل های الحاقی 1977 و اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری تنهـا اسـنادی هسـتند کـه حـاوی مقرراتـی محدود در حمایت از زنان در طول منازعات مسلحانه هستند . از 429 ماده کنوانسیون های چهارگانه ژنو، تنها ماده 27 کنوانسیون چهارم ژنو به طور صریح از زنان در مقابـل تجاوز و فحشای اجباری حمایت می کند" (صحبایی و میرعباسی 1399: 270). اما به واسطه این قطعنامه زمینه برای امکان ایجاد تغییرات در وضعیت امنیتی زنان با نظارت از بالای سلسه مراتب قدرت ایجاد شد؛ "تغییرات ساختاری و سیاسی نه تنها برای غلبه بر فرودستی، ستم و روابط قهری قدرت بلکه همچنین برای اتخاذ تغییرات با ایجاد نتایج مثبت (Porter 2013:2) .
متعادل سازی جنسیتی و متعارف سازی جنسیتی دو رویه قدرتمند در قلب قطعنامه ۱۳۲۵ شورای امنیت ملل متحد هستند. متعادل سازی جنسیتی به رسمیت شناختن تلفیق جنسیت در صلح و امنیت بین المللی و همچنین درک این مهم است که سیاست گذاری ها و برنامه ها ممکن است تاثیرات متفاوتی بر مردان و زنان داشته باشند. متعارف سازی جنسیتی که در سال ۱۹۹۷ توسط شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد یا اکوسوک (ECOSOC) به عنوان فرایند ارزیابی پیامدهای هر اقدام برنامه ریزی شده برای زنان و مردان از جمله قانون گذاری ها، سیاست گذاری ها یا برنامهها، در هر حوزه و تمام سطوح تعریف شده است، هدف نهایی آن دستیابی به برابری جنسیتی است. حامیان متعارف سازی جنسیتی استدلال میکنند که فهم بهتر سرشت جنسیتی شده برساخته اجتماع است، و روابط و نقش های مردان و زنان در جوامع به سیاستگذاریهای بهتر برای پیشبرد صلح و امنیت و از این حیث به حفظ و پیشرفت صلح و امنیت بین المللی کمک میکند (Oudraat 2013: 615-616). در ادامه، در جدول زیر خلاصه ای از تلاش های شورای امنیت ملل متحد در ایجاد چارچوبی هنجاری برای زنان و صلح و امنیت و فعالیت هایی برای افزایش آگاهی از هنجارهای قطعنامه ۱۳۲۵ در مورد برابری جنسیتی در صلح و امنیت و ایجاد حمایت برای آن را از سوی سازمان های فعال و تاثیرگذار بین المللی مهم در این عرصه مشاهده می کنید که اطلاعات آن به داده های در دسترس به آنچه تاکنون انجام گرفته و مهم بوده اند محدود می شوند.
جدول: فعالیت های شورای امنیت ملل متحد در ایجاد چارچوب هنجاری درباره زنان و صلح و امنیت
اکتبر 2000 | تاسیس دوستان قطعنامه ۱۳۲۵ به رهبری کانادا شامل ۲۸ کشور عضو برای ایجاد برنامه های اقدام ملی (NAPs) و اجرای قطعنامه 1325 شورای امنیت ملل متحد. |
2008 |
|
2009 |
|
2010 | تصویب قطعنامه 1960 شورای امنیت ملل متحد در ماه دسامبر با تاکید بر نیاز به رسیدگی به خشونت جنسی طی منازعه و توسط پرسنل یا حافظان صلح ملل متحد و ستایش از کار مشاوران جنسیت و امید به انتصاب مشاورین حفاظت زنان در ماموریت های حفظ صلح؛ در واکنش به دولت هایی که خواستار اعزام تعداد بیشتری پلیس و پرسنل نظامی مونث در عملیات حفظ صلح شدند. |
2013 |
|
سپتامبر 2015 | گزارش دبیرکل درباره زنان و صلح و امنیت متعاقب بند 16 قطعنامه 2122 مبنی بر دعوت از دبیرکل برای راه اندازی مطالعه ای جهانی درباره اجرای قطعنامه 1325 که به ارائه توصیه های مربوط از سوی دبیرکل انجامید؛ از جمله: قرار دادن مشارکت و رهبری زنان در مرکز تلاش های صلح و امنیت در زمره پاسخ به تهدیدات جدید و در حال ظهور؛ حفظ حقوق بشر زنان و دختران در حین و پس از منارعه؛ تضمین برنامه ریزی حساس به جنسیت و مسئولیت پذیری در قبال نتایج؛ تقویت ساختاردهی و تخصص فنی جنسیت؛ و تامین مالی برنامه زنان و صلح و امنیت (S/2015/716) |
اکتبر 2015 | تصویب قطعنامه 2242 شورای امنیت ملل متحد به منظور ترغیب به ارزیابی استراتژی ها و منابع درخصوص اجرای طرح زنان، صلح و امنیت؛ تاکید بر اهمیت همکاری با جامعه مدنی؛ درخواست افزایش منابع مالی برای تعلیم، تحلیل و برنامه های حساس نسبت به جنسیت؛ اصرار بر جنسیت به عنوان موضوعی هم راستا با برنامه های ضد تروریسم/ ضد افراطی گری خشونت بار؛ و به رسمیت شناختن اهمیت تلفیق زنان، صلح و امنیت در هر شرایط(WILPF 2015). |
آوریل 2019 | تصویب قطعنامه 2467 شورای امنیت ملل متحد به منظور شناسایی این مهم که خشونت جنسی در منازعه در پیوستار خشونت علیه زنان و دختران رخ می دهد؛ شناسایی مالکیت و مسئولیت ملی در رسیدگی به علت های ریشه ای خشونت جنسی و نام بردن از نابرابری و تبعیض جنسیتی به عنوان علت ریشه ای (WILPF 2019) |
اکتبر 2019 | تصویب قطعنامه 2493 شورای امنیت ملل متحد به منظور شناسایی نیاز به اجرای بیش از پیش برنامه زنان، صلح و امنیت و اعلام نگرانی عمیق نسبت به موانع اجرای کامل قطعنامه 1325 و نمایندگی کمتر زنان در بسیاری از فرایندها و ارکان رسمی مربوط به حفظ صلح و امنیت بین المللی، تعداد به نسبت کم زنان در جایگاه های بالادست در نهادهای سیاسی منطقه ای و بین المللی مرتبط با صلح و امنیت، فقدان حمایت از نقش های رهبری زنان در این مجموعه ها، فقدان منابع مالی کافی برای زنان، صلح و امنیت و تاثیر مخرب منتج از آن بر حفظ صلح و امنیت بین المللی؛ شناسایی اهمیت نقش جامعه مدنی از جمله سازمان های زنان در اجرای کامل قطعنامه های شورای امنیت در مورد زنان، صلح و امنیت؛ ملزم کردن دولت های عضو به حمایت از روندهای صلح به منظور تسهیل شمول کامل، برابر و معنادار زنان در مذاکرات صلح در همه مراحل فرایند صلح، از جمله از طریق متعارف سازی یک دیدگاه جنسیتی برای توجه به نمایندگی نابرابر و متعهد ماندن به افزایش تعداد زنان نطامی و غیر نطامی در همه سطوح و در جایگاه های کلیدی حفظ صلح ؛ توجه به گزارش و توصیه های عملکردی دبیرکل در 9 اکتبر 2019 و یادآوری گزارش دبیرکل در 17 سپتامبر 2015؛ شناسایی فرصت ایجاد شده چندین بزرگداشت در سال 2020 به خصوص 20 امین بزرگداشت قطعنامه 1325، 75 امین بزرگداشت ملل متحد، 25 امین سالگرد اعلامیه و سکوی اقدام پکن و درخواست از همه دولت های عضو مبنی بر تعهد نسبت به ارتقای توانمندسازی زنان و دختران در فرایند های صلح و امنیت و استفاده از این بزرگداشت ها برای تشدید تلاش های داخلی و همکاری های بین المللی(UNSCR 2493). |
28اوت 2020 | تصویب قطعنامه 2538 شورای امنیت به منظور تقویت تلاش های جمعی دولت های عضو، دبیرکل ملل متحد و سازمان های منطقه ای در ارتقاءمشارکت کامل، موثر و معنادار زنان نظامی و غیرنظامی در عملیات حفظ صلح در همه سطوح و سمت ها به خصوص رهبری ارشد؛ تداوم اجرا، نظارت و ارزیابی پیشرفت و چالش های پیش روی اهداف استراتژی نظام گستر برابری جنسیتی و استراتژی برابری جنسیتی نظامی 2018 - 2028 از طرف دبیرکل با نظر به دیدگاه ها و بهترین رویه های دولت های عضو به خصوص کشورهای ارائه دهنده نیرو و پلیس و همچنین کشورهای میزبان عملیات حفظ صلح؛افزایش مشارکت در حمایت از برنامه های ظرفیت سازی برای پرسنل نظامی زن از جمله از طریق سازوکار هماهنگی روشن، شراکت مثلثی، چهارچوب های دوجانبه و منطقه ای؛ تسهیل فرصت های شبکه سازی و ایجاد شبکه های پایدار میان زنان حافظ صلح پیشین، فعلی وآتی به منظور تبادل تجربه و اطلاعات درباره مشارکت در عملیات حفظ صلح و انگیزه دادن به زنان بیشتر برای مشارکت در آنها؛افزایش شمول زنان حافظ صلح درهمه آن بخش ها و کارکردهایی که کمتر حضور و عاملیت دارند؛و درخواست گزارش جامع سالیانه دبیرکل از پیشرفت اجرای این قطعنامه و دیگر ابعاد مرتبط به مشارکت زنان در عملیات حفظ صلح بر طبق قطعنامه 2378 شورای امنیت مصوبه 20 سپتامبر 2017. |
«سازمان ملل مسائل مختلف زنان را روشن ارائه کرده و راهکارهایی هم ایجاد کرده ولی واقعا به علت مشکلات ساختاری و مشکلات فرهنگی و مشکلات عمیقی که وجود داشته، واقعیت عملی زندگی زنان در سراسر جهان با اسناد زیبا و کنفرانس های بین المللی تفاوتهای بسیار زیادی دارد» (مصفا 1378: 174). چنانکه با مرور اسناد، گزارش ها و انتشارات ملل متحد و انتشارات سازمان های غیر دولتی متصل به آن و فعال در زمینه زنان و صلح و امنیت، از سال 2000 تا به امروز ، به روشنی می توان دریافت که علی رغم همه تلاش ها و گام های رو به جلو، در نهایت ضعف ها، کمبودها، شکست ها، و مشکلاتی در این زمینه به طور مداوم وجود دارند که نیاز به اندیشیدن و ارائه راهکار و سیاست گذاری های متفاوت را می طلبند تا بتوانند در عمل و واقعیت تاثیر مثبت و ملموسی بر امنیت فیزیکی و روانی زنان و کودکان و پیشرفت صلح و سازندگی فراگیر داشته باشند. به طور مثال، با وجود تصویب چند قطعنامه پیاپی در مورد خشونت مبتنی بر جنسیت و تجاوز جنسی علیه زنان در منازعات، در اوت 2014 شاهد آن هستیم که نیروهای داعش در جریان حملات خود به شهرها و روستاها، شش هزار زن و کودک ایزدی را به منظور حذف هویت ایزدی عراق به اسارت خود درآوردند و آنها را غنیمت جنگی دانسته و به کنیز و یا برده جنسی خود تبدیل کرده و در معرض انواع خشونت ها قرار داده اند و هنوز علی رغم شکست های داعش، حدود 3000 ایزدی در اسارت هستند و از آنها اطلاعاتی یافت نشده است. در ژانویه 2018 حدود 29000 نفر در بازداشتگاه های مختلف عراقی عمدتا به خاطر وابستگی و ارتباط با داعش و از جمله به عنوان اعضای خانواده آنها بازداشت شدند. در مارس 2018، تقریبا 9000 نفرشان در انتظار محاکمه بودند که برای 3000 تن از آنها حکم مرگ از قبل صادر شده بود. مهم تر از نگرانی ملل متحد دیده بان حقوق بشر نسبت به بی عدالتی در مورد تعداد موارد و سرعت محاکمه ها -که برخی تنها ده دقیقه طول می کشید- نگرانی نسبت به زنان به عنوان تهدیدات بالقوه امنیتی است که سرنوشت این زنان را تحت تاثیر قرار می دهد (Cook and Vale 2018:48-51). این در حالی است که علی رغم وجود نقش های مختلف برای زنان در سازمان داعش از معلم، مبلغ، پرستار و مادر گرفته تا سرباز و شکنجه گر "همه زنان بازداشت شده در اردوگاه الهول عامل و حتی حامی داعش نیستند" و تصمیم گیری در مورد آینده آنها و ریسک بالقوه بازگرداندن آنها به موطن خودشان باید مورد به مورد انجام شود (Margolin et al. 2019).
علی رغم اینکه ایجاد، اجرا و درک قطعنامه 1325 در میان و در درون کشورهای مختلف خاورمیانه و شمال آفریقا تفاوت های قابل توجهی دارند، برای مثال "درعراق که اولین کشور در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بود که یک برنامه اقدام ملی را در اوایل سال 2014 و یک برنامه اقدام ملی اضطراری را در مه 2015برای اجرای قطعنامه 1325 به راه انداخت، این قطعنامه و برنامه های اقدام ملی مربوط به آن تنها به مثابه جوهری بر روی کاغذ و بدون ابزار و حمایت لازم برای تضمین اجرای آنها مانده اند"(Rayman et al. 2016). بنابراین با مرور وقایع و ناآرامی های روزمره حاصل از منازعات در خاورمیانه به نظر می رسد هر گامی به جلو در برنامه زنان و صلح و امنیت و قطعنامه 1325 و قطعنامه های متعاقب آن با دو گام به عقب مشایعت می شود. امید است که با افزایش شمول زنان در مناصب قانونگذاری و رهبری در خاورمیانه هم از شمار و شدت منازعات نامتقارن کاسته شود و هم همگام با اجرای قطعنامه های شورای امنیت ملل متحد امنیت زنان در این منطقه افزایش یابد.