معصومه نوربخش باغبادرانی -وکیل دادگستری و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی

سازمان جهانی تجارت به ‌عنوان یکی از نهاد های کلیدی در تنظیم و تسهیل تجارت آزاد و منصفانه میان کشور ها، نقش اساسی در مقابله با پدیده ‌ای موسوم به سبزشویی (greenwashing) ایفا می‌کند. سبزشویی به معنای ارائه اطلاعات نادرست یا گمراه‌کننده درباره مزایای زیست‌‌ محیطی کالاها یا خدمات است که می ‌تواند علاوه بر گمراه کردن مصرف‌کنندگان، موجب تخریب اعتماد عمومی و تضعیف تلاش‌‌های واقعی در زمینه حفاظت از محیط زیست گردد.

در شرایطی که بسیاری از دولت‌ها در پی تطبیق سیاست ‌های تجاری خود با استانداردها و الزامات زیست‌ محیطی هستند، مقررات سازمان جهانی تجارت می ‌توانند به‌عنوان ابزاری حقوقی برای تضمین شفافیت اطلاعات زیست‌‌محیطی و جلوگیری از اقدامات نادرست عمل کنند. در این راستا، پرسش اصلی این است که تا چه میزان مقررات موجود در چارچوب سازمان جهانی تجارت توانایی پاسخ‌گویی به این معضل را دارند؟ و آیا این مقررات از استحکام کافی برای پیشگیری از سبزشویی برخوردارند؟ افزون بر این، مکانیزم حل‌‌وفصل اختلافات در سازمان جهانی تجارت نیز به‌عنوان ابزاری بالقوه برای رسیدگی به ادعاهای مرتبط با سبزشویی مورد توجه قرار می‌گیرد. این مکانیزم، می‌تواند به دولت‌‌های عضو کمک کند تا اختلافات ناشی از اطلاعات گمراه‌کننده زیست‌‌محیطی درباره محصولات را در چارچوبی عادلانه حل‌‌وفصل نمایند. در این میان، پرسش‌هایی همچون میزان کارایی این مکانیزم‌‌ها در حمایت از کشورهای آسیب‌دیده از سبزشویی و چالش‌‌های احتمالی در فرایند رسیدگی به این اختلافات، نیازمند بررسی دقیق است.

لذا با توجه به اهمیت این موضوع در تلاقی حقوق تجارت بین‌الملل و حقوق بین الملل محیط زیست، در این یادداشت به تحلیل نقش سازمان جهانی تجارت در مقابله با سبزشویی و ارزیابی اثربخشی سازکارهای حقوقی و اجرایی آن خواهیم پرداخت تا ابعاد حقوقی و عملیاتی این مسئله را روشن‌تر سازیم.

سبزشویی به تلاش شرکت‌ ها برای ایجاد این تصور در مشتریان اشاره دارد که محصولات یا خدمات آن‌ ها دوستدار محیط زیست هستند، در حالی که این ادعا ها اغلب نادرست یا گمراه‌کننده‌ اند. این پدیده می ‌تواند به اشکال مختلفی بروز کند، از جمله:

  • سبزشویی برچسبی  (Greenlabeling): استفاده از برچسب‌‌های محیط ‌زیستی مانند «دوستدار محیط ‌زیست» بر روی محصولاتی که هیچ ارتباطی با این مفاهیم ندارند.
  • سبزشویی انتقالی- مسئولیت‌گریزی سبز  (Greenshifting): انتقال مسئولیت مشکلات زیست‌‌محیطی به مشتریان و نشان دادن خود به عنوان بی‌تقصیر.
  • سبزشویی متناوب  (Greenrinsing): تغییر مداوم اهداف محیط ‌زیستی بدون دستیابی به آن‌‌ها.
  • سبزشویی جمعی  (Greencrowding): پیوستن به سازمان‌‌های محیط‌ زیستی با اهداف بلندپروازانه، اما عدم انجام تغییرات واقعی.

این اشکال سبز شویی می ‌‌توانند به فریب مصرف‌کنندگان و کاهش اعتماد عمومی نسبت به ادعاهای محیط ‌زیستی منجر شوند.

سبز شویی پیامد های قابل‌توجهی دارد که می ‌تواند شامل پیامد های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی باشد.  افزایش قیمت محصولات سبز بدون ارائه ارزش واقعی، که منجر به هزینه‌ های اضافی برای مصرف‌کنندگان می ‌شود نمونه ای از پیامدهای اقتصادی این مسئله می تواند باشد.( ) از سوی دیگر  با پیامد های اجتماعی از جمله کاهش اعتماد مصرف‌کنندگان به برند ها و محصولات، که می‌ تواند منجر به بدبینی عمومی نسبت به ادعا های محیط ‌زیستی شود رو به رو هستیم . ( ) از طرفی عدم تحقق اهداف واقعی پایداری و جلوگیری از پیشرفت‌ های واقعی در زمینه حفاظت از محیط زیست، به این دلیل که شرکت ‌ها به جای سرمایه‌گذاری در روش‌ های پایدار، به تبلیغات سطحی روی می ‌آورند، از جمله پیامد های زیست محیطی این چالش خواهد بود. ( )

سبزشویی در تجارت بین‌المللی

با یک نگاه اجمالی به موارد مرتبط به سبز شویی در صنایع مختلف جهان، شاید رسوایی  فولکس‌واگن ، که در سپتامبر ۲۰۱۵ افشا شد، یکی از پر سر و صدا ترین آن ها باشد که به عنوان یکی از بزرگ ‌ترین رسوایی ‌های تاریخ صنعت خودرو سازی شناخته می ‌شود. این رسوایی شامل استفاده از نرم ‌افزاری بود که به طور غیر قانونی میزان آلایندگی خودروهای دیزلی این شرکت را در حین آزمایش‌ ها دستکاری می‌کرد. در واقع، این نرم ‌افزار به گونه ‌ای طراحی شده بود که در شرایط آزمایشگاهی، اعداد آلایندگی را به طور کاذب پایین‌تر از حد واقعی نشان دهد، در حالی که در شرایط واقعی، این خودرو ها تا ۴۰ برابر بیشتر از حد مجاز نیتروژن اکسید تولید می‌کردند. این تقلب نه تنها به آسیب به محیط زیست منجر شد، بلکه اعتماد عمومی به برند فولکس‌واگن را به شدت کاهش داد و پیامد های مالی و حقوقی سنگینی برای این شرکت به همراه داشت. ( ) این رسوایی ارتباط مستقیمی با مفهوم سبز شویی  دارد.  فولکس‌واگن با تبلیغ خودرو های دیزلی خود به عنوان پاک و دوستدار محیط زیست، عملاً اقدام به سبز شویی کرد و در واقعیت، این خودرو ها با آلایندگی‌ های بسیار بالایی مواجه بودند. این تقلب نه تنها باعث فریب مصرف‌کنندگان شد، بلکه تلاش‌ های جهانی برای کاهش آلودگی و حفظ محیط زیست را نیز تحت تأثیر قرار داد. پیامد های رسوایی دیزل‌گیت همچنان ادامه دارد و تأثیرات آن بر صنعت خودروسازی و سیاست ‌های زیست‌ محیطی جهانی مشهود است. پس از افشای این تقلب، بسیاری از کشور ها و نهاد ها اقداماتی را برای بررسی و تقویت قوانین مربوط به آلایندگی خودرو ها انجام دادند. همچنین، فولکس‌واگن مجبور شد میلیارد ها دلار جریمه بپردازد و برنامه ‌های گسترده‌ ای برای اصلاح وضعیت خود و بازسازی اعتماد عمومی اجرا کند. این رسوایی نه تنها درس ‌هایی برای فولکس‌واگن بلکه برای کل صنعت خودرو سازی داشت تا اهمیت شفافیت و صداقت در ادعاهای زیست ‌محیطی را درک کنند. باید خاطر نشان کرد که در صنایع دیگر از جمله صنایع آرایشی و بهداشتی، خوارکی و  پوشاک نیز شاهد این دست اقدامات هستیم.

مقررات سازمان جهانی تجارت در مقابله با سبز شویی

سازمان تجارت جهانی  اگرچه مقررات مستقیمی برای مقابله با سبز شویی ندارد، اما اصول و چار چوب ‌های آن، به ‌ویژه در قالب موافقت ‌نامه موانع فنی بر تجارت  (TBT Agreement)، می ‌توانند به ‌طور غیرمستقیم در کاهش و مدیریت این مسئله نقش‌ آفرینی کنند. در ادامه، به بررسی اصول و مقررات کلیدی سازمان جهانی تجارت که با سبزشویی مرتبط هستند پرداخته و تحلیل می‌کنیم که چگونه این اصول می ‌توانند به جلوگیری از سوء استفاده‌ های زیست‌ محیطی کمک کنند.

1. اصل عدم تبعیض (Non-Discrimination)

یکی از اصول بنیادین موافقت ‌نامه موانع فنی بر تجارت (TBT) در سازمان تجارت جهانی، اصل عدم تبعیض است که در مواد 2.1 و 2.2 به ‌صراحت بیان شده است. این اصل مقرر می‌دارد که هیچ کشوری نباید مقررات فنی را به‌گونه ‌ای طراحی یا اعمال کند که میان محصولات داخلی و وارداتی یا میان محصولات کشور های عضو تبعیض ایجاد شود. هدف این اصل، تضمین رقابت منصفانه در بازار های جهانی است. در زمینه مقابله با سبز شویی، این اصل اهمیت ویژه ‌ای دارد، زیرا برچسب‌ های زیست‌ محیطی طراحی‌شده برای محصولات نباید به‌گونه ‌ای باشند که تولیدکنندگان خارجی در مقایسه با تولیدکنندگان داخلی در موقعیت نا مساعدی قرار گیرند. برای مثال، اگر استاندارد های زیست‌ محیطی تنها بر اساس شرایط جغرافیایی یا اقلیمی محلی تنظیم شوند و رعایت آن‌ ها برای تولیدکنندگان خارجی دشوار یا غیر ممکن باشد، این امر نقض اصل عدم تبعیض تلقی خواهد شد.

2. ممنوعیت موانع غیر ضروری بر تجارت  (Prohibition of Unnecessary Barriers to Trade)

مطابق ماده 2.2 موافقت ‌نامه TBT، مقررات فنی نباید بیش از حد لازم موجب محدودیت تجارت شوند. این اصل به ‌ویژه زمانی اهمیت پیدا می‌کند که مقررات زیست ‌محیطی با اهداف غیرمشروع نظیر محدود سازی واردات یا حمایت از تولیدکنندگان داخلی طراحی شده باشند. (Herdegen, 2013, pp. 223)در چارچوب این اصل، هرگونه محدودیت باید با اهداف مشروعی همچون حفاظت از محیط زیست، سلامت عمومی، یا جلوگیری از گمراهی مصرف‌کنندگان تطابق داشته باشد. مقرراتی که فاقد ارتباط مستقیم با این اهداف باشند یا به‌طور نا متناسب تجارت را مختل کنند، به‌عنوان نقض مقررات سازمان جهانی تجارت شناخته می ‌شوند. برای نمونه، برچسب زیست ‌محیطی که تنها تحت شرایط خاص جغرافیایی یک کشور مؤثر باشد و محصولات کشورهای دیگر را از بازار محروم کند، می ‌تواند به‌عنوان مانعی غیرضروری و حتی ابزاری برای سبزشویی شناسایی شود.

3. شفافیت (Transparency)

شفافیت یکی از اصول کلیدی سازمان جهانی تجارت است که در مواد 9.2 و ضمیمه 3 موافقت‌ نامه TBT بر آن تأکید شده است. این اصل کشو های عضو را ملزم می‌کند که هرگونه مقرره پیشنهادی، به ‌ویژه در حوزه مقررات فنی و استاندارد های زیست  محیطی را به اطلاع دیگر اعضا رسانده و فرصت کافی برای اظهار نظر و مشارکت ذی ‌نفعان فراهم آورند.

در مقابله با سبز شویی، شفافیت از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا فرآیند شفاف تدوین مقررات زیست‌ محیطی می ‌تواند از سوء استفاده‌های احتمالی جلوگیری کند. ارائه اطلاعات کامل و فرصت مشارکت ذی ‌نفعان، احتمال تصویب مقرراتی که صرفاً به نفع گروهی خاص طراحی شده ‌اند را کاهش می ‌دهد و صحت و اعتبار برچسب‌ ها را تضمین می‌کند.

4. استاندارد های مبتنی بر عملکرد (Performance-Based Standards)

ماده 8.2 موافقت‌ نامه TBT کشورها را تشویق می‌کند تا مقررات خود را بر اساس عملکرد واقعی محصولات و نه صرفاً مشخصات فنی طراحی کنند. این رویکرد تأکید دارد که استانداردها باید نتایج واقعی و قابل اندازه‌گیری مانند کاهش انتشار گازهای گلخانه ‌ای یا افزایش بهره‌وری انرژی را ملاک قرار دهند. چنین استاندارد هایی علاوه بر تسهیل تجارت، امکان گمراهی مصرف‌کنندگان را کاهش می ‌دهند. در زمینه مقابله با سبز شویی، تمرکز بر عملکرد واقعی محصولات تضمین می‌کند که تولیدکنندگان نتوانند صرفاً با استفاده از تبلیغات ادعایی یا برچسب‌ های صوری، محصولات خود را به‌عنوان دوستدار محیط زیست معرفی کنند.

.5استفاده از استاندارد های بین‌المللی (Use of International Standards)

مطابق ماده 2.4 موافقت‌نامه TBT، کشورهای عضو موظفند تا حد ممکن از استاندارد های بین‌المللی معتبر در تدوین مقررات فنی استفاده کنند. استاندارد های بین‌المللی، به دلیل نظارت مستقل و ارزیابی جامع، از اعتبار و مقبولیت بالایی برخوردارند و می ‌توانند به کاهش موانع تجاری و جلوگیری از سبز شویی کمک کنند. استفاده از این استانداردها نه تنها هماهنگی بین‌المللی را تقویت می‌کند، بلکه رقابت منصفانه را نیز تضمین کرده و هزینه ‌های انطباق برای تولیدکنندگان داخلی و خارجی را کاهش می ‌دهد. ماده 2.4  موافقت‌نامه TBT تأکید دارد که استاندارد های بین‌المللی تنها زمانی معتبر هستند که توسط نهاد هایی تنظیم شوند که فعالیت ‌های استاندارد سازی آن‌ها به‌طور گسترده ‌ای شناخته‌ شده و برای همه اعضای سازمان جهانی تجارت قابل دسترسی باشد، مانند کمیسیون کدکس آلیمنتاریوس. این استانداردهای شناخته ‌شده باید به ‌عنوان دستورالعمل ‌ها و معیاری برای بررسی مقررات ملی در نظر گرفته شوند، حتی اگر پس از وضع مقررات فنی تدوین شده باشند. در پرونده EC—Sardines، نهاد تجدیدنظر، این تأثیر پویا استانداردهای بین‌المللی را به رسمیت شناخت و اعضای سازمان جهانی تجارت را ملزم به بازبینی و اصلاح مقررات خود بر اساس استاندارد های بین‌المللی جدید کرد. (Herdegen, 2013, pp. 224)

در همین راستا، توافقنامه‌ های خاص سازمان جهانی تجارت نظیر GATT  (موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت) و موافقت ‌نامه مربوط به اقدامات بهداشتی و بهداشت گیاهی (SPS Agreement)نیز به عنوان ابزار هایی برای تضمین شفافیت و جلوگیری از ادعاهای نادرست زیست‌ محیطی عمل می‌کنند. توافقنامه SPS (موافقتنامه مربوط به تدابیر بهداشتی و گیاهی) به کشورها این امکان را می ‌دهد که برای حفاظت از سلامت انسان و حیوانات، تدابیر لازم را اتخاذ کنند.( ) این توافقات می‌ توانند به عنوان ابزاری برای مقابله با سبزشویی عمل کنند، زیرا شفافیت در اطلاعات مربوط به محصولات زیست‌ محیطی را افزایش می ‌دهند و از فریب مصرف‌کنندگان جلوگیری می‌کنند.

تحلیل این چارچوب ‌ها نشان می‌ دهد که سازمان، فراتر از نقش تسهیل تجارت بین‌المللی، تلاش می‌کند با الزام به شفافیت و استفاده از استاندارد های بین‌المللی، از سوءاستفاده از مقررات زیست‌ محیطی برای منافع تجاری غیرمشروع جلوگیری کند. این رویکرد، نه‌تنها به حفظ عدالت در تجارت جهانی کمک می‌کند، بلکه از تحمیل موانع غیرضروری بر تجارت نیز جلوگیری می ‌نماید.

با این حال، کارایی این سازوکار ها به تعهد جدی کشور های عضو در پایبندی به استاندارد های تعیین‌شده و مشارکت فعال در نظارت و انطباق وابسته است. در عصری که آگاهی مصرف‌کنندگان از مسائل زیست‌ محیطی به ‌شدت افزایش یافته و رقابت در بازار های جهانی پیچیده ‌تر شده است، رویکرد های سازمان جهانی تجارت می ‌توانند ابزاری مؤثر برای کاهش پدیده سبز شویی و تقویت اعتماد در نظام تجارت جهانی باشند.

از طرفی، تلاش کشور های عضو سازمان تجارت جهانی برای اجرای سیاست ‌های زیست ‌محیطی با چالش ‌هایی روبه‌روست که به تضاد میان اهداف زیست‌ محیطی و مقررات تجاری باز می‌گردد. از یک سو، دولت‌ها موظف هستند برای مقابله با تغییرات اقلیمی، حفظ تنوع زیستی، و کاهش آلایندگی، سیاست ‌هایی اتخاذ کنند که مصرف محصولات سبز را تشویق یا واردات محصولات آلاینده را محدود کند. از سوی دیگر، این سیاست‌ ها باید با مقررات سازمان جهانی تجارت که بر اصولی مانند عدم تبعیض، شفافیت و جلوگیری از ایجاد موانع غیرضروری بر تجارت تأکید دارد، همخوانی داشته باشند.

یکی از مهم‌ترین مشکلات این تضاد، احتمال تلقی سیاست ‌های زیست‌محیطی به‌عنوان اقدامات تبعیض‌آمیز یا موانع تجاری است. برای مثال، اگر کشوری معیار هایی برای واردات تعیین کند که به‌طور غیرمستقیم محصولات کشورهای دیگر را از بازار خود حذف کند، حتی اگر این معیارها هدف مشروعی مانند حفاظت از محیط زیست داشته باشند، ممکن است با شکایاتی در سازمان جهانی تجارت مواجه شود. این تعارض می‌ تواند موجب شود کشور ها برای اجتناب از اتهامات تبعیض یا نقض مقررات تجاری، از اجرای سیاست‌ های زیست‌ محیطی مؤثر باز بمانند یا در طراحی این سیاست ‌ها احتیاط بیشتری به خرج دهند. این مسئله نه تنها می ‌تواند موجب کاهش کارایی سیاست ‌های زیست‌ محیطی شود، بلکه رقابت منصفانه در بازار های جهانی را نیز به چالش می‌ کشد. به همین دلیل، کشور ها نیاز دارند در طراحی سیاست‌ های خود، ضمن رعایت اصول و مقررات سازمان، از ابزار هایی مانند استناد به استاندارد های بین‌المللی و شفاف ‌سازی اهداف زیست‌ محیطی خود استفاده کنند تا این سیاست‌ ها هم در برابر موانع تجاری پایدار بمانند و هم به اهداف زیست‌ محیطی دست یابند.

از سوی دیگر، این تعارضات نشان‌ دهنده نیاز به اصلاحات در مقررات سازمان تجارت جهانی است. برای رسیدن به یک تعادل مناسب، مقررات باید به گونه‌ای اصلاح شوند که بتوانند به مسائل زیست‌ محیطی، از جمله مقابله با سبز شویی، پاسخ دهند و در عین حال حقوق تجاری کشور ها را حفظ کنند. (Santarius, Dalkmann, & Steigenberger, 2004, p. 8). اصلاحات در این زمینه ممکن است به ایجاد چارچوب ‌های جدید برای تجارت سبز و سیاست ‌های حمایت از محیط‌زیست منجر شود که به کشور ها اجازه دهد در راستای اهداف توسعه پایدار و محافظت از محیط ‌زیست اقدام کنند، بدون اینکه اصول اصلی تجارت آزاد جهانی زیر سوال رود. ( ) در این راستا، ضرورت ایجاد همکاری ‌های بین‌المللی و انعطاف‌ پذیری بیشتر در مقررات سازمان جهانی تجارت برای حمایت از این تحولات در دنیای تجارت و محیط ‌زیست احساس می ‌شود.

نقش مکانیسم ‌های حل اختلاف در رسیدگی به دعاوی مرتبط با سبز شویی

مکانیسم‌ های حل اختلاف سازمان تجارت جهانی به عنوان ابزاری کلیدی در رسیدگی به دعاوی مرتبط با سبز شویی عمل می‌کنند. این مکانیسم‌ ها شامل مراحل مختلفی از جمله مشاوره، تشکیل هیئت ‌های بررسی و صدور گزارش‌ ها هستند که به کشور های عضو کمک می‌کند تا در صورت بروز اختلافات ناشی از ادعاهای نادرست زیست‌ محیطی، به راه‌حل‌ های عادلانه برسند. ( ) بر اساس اصول سازمان جهانی تجارت، کشور های عضو حق دارند اقداماتی را برای حفاظت از محیط زیست اتخاذ کنند، مشروط بر اینکه این اقدامات با قوانین GATT  و دیگر توافقات مربوطه سازگار باشند. ( ) این مکانیسم‌ ها می ‌توانند به کاهش سبزشویی کمک کنند، زیرا شفافیت و پاسخگویی را در ادعاهای زیست‌ محیطی افزایش می ‌دهند.

تحلیل پرونده ‌های مهم مرتبط با ادعاهای زیست‌ محیطی در سازمان جهانی تجارت نشان می ‌دهد که این سازمان توانسته است در برخی موارد به نتایج مثبتی دست یابد. برای مثال، در پرونده US-Shrimp، هیئت تجدیدنظر تأکید کرد که کشورهای عضو می ‌توانند سیاست‌ های زیست‌ محیطی خود را تعیین کنند، اما باید تعادلی بین دسترسی به بازار و حق استفاده از توجیهات زیست ‌محیطی حفظ شود. (US — shrimp, AB-1998-4 - Report of the Appellate Body, 12 Oct 1998, Jusmundi.com, (Accessed: December 18, 2024), see para. 121 همچنین، پرونده‌ های اخیر مانند دعوای مالزی علیه اتحادیه اروپا در مورد سیاست‌ های انرژی تجدید پذیر نشان‌دهنده توانایی سازمان جهانی تجارت در رسیدگی به مسائل پیچیده ‌ای است که شامل ادعا های زیست ‌محیطی و تجاری می ‌شود.  ( )

با این حال، ظرفیت ‌ها و چالش‌ های مکانیسم حل اختلاف سازمان جهانی تجارت در مدیریت مسئله سبز شویی قابل توجه است. یکی از چالش ‌های اصلی در این زمینه، عدم توازن قدرت میان کشورهای توسعه ‌یافته و در حال توسعه در فرآیند حل اختلاف است. کشورهای در حال توسعه ممکن است به دلیل محدودیت‌ های مالی و فنی نتوانند به درستی از حقوق خود دفاع کنند یا از مکانیسم‌ های حل اختلاف موجود بهره‌ برداری مؤثری داشته باشند. ( ) این مسئله می ‌تواند موجب نابرابری در دستیابی به عدالت در مراجع حل اختلاف شود. علاوه بر این، پیچیدگی‌ های حقوقی و نیاز به شفافیت بیشتر در فرایند های حل اختلاف می ‌تواند بر کارایی این مکانیسم‌ ها تأثیر منفی بگذارد و باعث کندی یا ناکارآمدی در تصمیم‌گیری‌ ها گردد. این مشکلات به‌ ویژه زمانی که کشورهای در حال توسعه نتوانند به طور کامل در فرآیند ها مشارکت کنند، تشدید می ‌شود. بنابراین، ضروری است که اصلاحات لازم در مکانیسم‌ های حل اختلاف صورت گیرد تا این فرآیندها به طور مؤثری از حقوق کشورهای در حال توسعه حمایت کنند و دسترسی این کشورها به ابزار های حقوقی موجود را تسهیل نمایند. در این راستا، پیشنهاد می‌شود یک سازوکار ویژه برای رسیدگی به موارد سبزشویی ایجاد شود که شامل تدوین استانداردهای شفاف و قابل اجرا برای ادعا های زیست‌ محیطی و تأمین منابع مالی و فنی برای حمایت از کشورهای در حال توسعه باشد. این سازوکار می ‌تواند با ارزیابی مستقل ادعاهای زیست‌ محیطی در تجارت بین‌المللی و ایجاد یک پایگاه داده جهانی شامل موارد ثبت‌شده سبز شویی و تصمیمات مرتبط با آن باشد و مرجعی شفاف و کاربردی برای استفاده کشورهای در حال توسعه ایجاد کند.  ارائه مشاوره ‌های تخصصی و کمک ‌های فنی نیز به کشورهای در حال توسعه این امکان را می ‌دهد که به طور مؤثرتری از حقوق خود دفاع کنند و نقش فعال‌ تری در مقابله با سبز شویی ایفا نمایند.

از این رو در نگاهی کلی، برای بهبود مکانیزم ‌های حل اختلاف سازمان جهانی تجارت در زمینه سبز شویی، پیشنهادهای زیر می ‌توانند به عنوان راهکار های مؤثر و کارا مطرح شوند. اولین پیشنهاد، تدوین و اجرای چارچوب‌ های حقوقی مشخص برای شناسایی سبز شویی است. این مقررات باید به‌طور واضح تعریف کنند که چه نوع ادعاهایی می ‌توانند به عنوان سبز شویی شناخته شوند و شرکت‌ ها را ملزم کنند تا شواهد معتبر و قابل تأیید برای ادعا های محیط ‌زیستی خود ارائه دهند. این اقدام می‌ تواند از طریق همکاری با نهاد های بین‌المللی و استفاده از تجربیات کشورهای پیشرفته انجام شود (UNCTAD, 2021). دومین پیشنهاد، ایجاد نهادهای نظارتی مستقل است که مسئولیت بررسی ادعاهای سبز شویی را بر عهده دارند. این نهادها باید دارای صلاحیت کافی برای تحقیق و بررسی موارد مشکوک باشند و توانایی اعمال تحریم‌ ها یا جریمه‌ های مالی برای شرکت ‌هایی که به سبز شویی متهم می‌ شوند، داشته باشند (WTO, 2020). سومین راهکار، توسعه برنامه ‌های آموزشی و ظرفیت ‌سازی است. برگزاری دوره‌ های آموزشی برای کشور های در حال توسعه در زمینه شفافیت، پایداری و گزارش‌دهی صحیح می ‌تواند به آن‌ ها کمک کند تا از روش‌های صحیح استفاده کنند. این آموزش‌ها باید شامل بهترین شیوه‌ها برای جلوگیری از سبز شویی و ترویج مصرف پایدار باشد (NECI, 2023)  . پیشنهاد چهارم، تشویق به استفاده از روش‌های حل اختلاف غیر قضایی است. توسعه سازوکار هایی برای میانجیگری و مشاوره می ‌تواند به حل اختلافات بدون نیاز به مراحل قضایی کمک کند. این روش ‌ها می ‌توانند از تنش ‌های تجاری بکاهند و راه‌حل‌ های دوستانه ‌تری ارائه دهند (Ahn.D, 1999). پیشنهاد پنجم، تقویت همکاری بین‌المللی است. تقویت همکاری‌ های بین‌المللی بین کشورهای توسعه ‌یافته و در حال توسعه برای تبادل تجربیات و بهترین شیوه‌ ها در زمینه جلوگیری از سبز شویی بسیار اهمیت دارد. این همکاری ‌ها می ‌توانند شامل برنامه‌ های مشترک تحقیقاتی، رویداد ‌های آموزشی، و تبادل اطلاعات بین کشور ها باشند.

در نهایت، نظارت بر اجرای تصمیمات مربوط به حل اختلافات، به ویژه در مورد ادعا های سبز شویی، می ‌تواند به جلوگیری از تخلفات بیشتر کمک کند. شورای عمومی باید بر روند اجرای این تصمیمات نظارت داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که کشور های عضو به تعهدات خود پایبند هستند.  این پیشنهادها می ‌توانند به تقویت مکانیزم‌ های حل اختلاف سازمان جهانی تجارت کمک کنند و اطمینان حاصل کنند که مسائل مربوط به سبز شویی به طور مؤثر مورد توجه قرار می‌گیرند.

در آخر باید گفت، موفقیت در مقابله با سبزشویی مستلزم تعهد جدی اعضای سازمان به اجرای دقیق مقررات، طراحی سیاست ‌های مبتنی بر استانداردهای بین‌المللی، و تضمین شفافیت در ادعاهای زیست‌محیطی است. این اقدامات، هم راستا با بهبود مکانیزم های حل اختلاف، می‌توانند اعتماد عمومی به تجارت بین‌المللی و تلاش‌ های واقعی برای حفاظت از محیط‌زیست در مقابل سبز شویی را تقویت کنند.

 

آخرین مطالب تالار گفتگو

آیین نامه کمیته جوانان انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد



اطلاعات بیشتر