دکتر سینا اعتزازیان - مدرس مدعو دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی
در تاریخ ۲۳ مارس، دبیر کل سازمان ملل متحد خواستار یک آتش بس جهانی برای مبارزه با ویروس کرونا شد. طی پیامهای جدا گانه، دبیر کل همچنین کرونا را تهدیدی علیه حفظ صلح و امنیت بین المللی به شمار آورد و اشاره نمود که درگیری کشورها با این ویروس به مثابه "جنگ" میماند.
همانطور که دکتر دلخوش در همین سمپوزیم ذکر نموده اند، شماری از سران کشورها نیز از واژه "جنگ" در توصیف مبارزه با ویروس کرونا استفاده کرده اند. برای مثال، نخست وزیر انگلیس بوریس جانسن اخیرا خاطر نشان کرده که در ارتباط با ویروس کرونا، کشورش باید همچون "دولت در جنگ" عمل نماید؛ در حالی که رئیس جمهور فرانسه امانوئل مکرون مدعی شده که ما در حال جنگ با "دشمن نامرئی" هستیم. رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا دونالد ترامپ و نخست وزیر استرالیا اسکات موریسن هم به شکل مشابهی درگیری با ویروس کرونا را به جنگ تشبیه کرده اند. به علاوه، در اقدامی عجیب، در تاریخ ۱۴ مارس رئیس شورای آتلانتیک فردریک کمپ از رئیس جمهور آمریکا درخواست نمود که برای مبارزه با ویروس کرونا به حق دفاع مشروع دسته جمعی نظامی توسل جوید. استدلال رئیس شورای آتلانتیک این بوده است که به لحاظ شدت، شیوع کرونا مساوی با مفهوم حمله نظامی است و این بدین معنی است که در چنین شرایطی، دفاع مشروع دسته جمعی کشورهای عضو ناتو با استناد به ماده ۵ معاهده واشنگتن توجیه حقوقی پیدا میکند. آقای کمپ همچنین استدلال کرده که ماده ۵ معاهده، همانطور که می تواند در توجیه دفاع مشروع علیه گروههای غیر کشوری که به آمریکا حمله می کنند به کار رود، می تواند برای مبارزه با ویروس کرونا که تا به حال بسیار بیشتر از حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ قربانی گرفته نیز به کار رود. بر این اساس، او اصرار ورزیده که رئیس جمهور آمریکا با استناد به این ماده و حق دفاع مشروع نظامی کشورهای عضو ناتو، علیه کرونا اعلان جنگ نماید.
این استدلال رئیس پیمان آتلانتیک شمالی برگرفته از یک تفسیر غیر مضیق از حیطه حق دفاع مشروع با اتکا به قوای نظامی میباشد که دفاع را در برابر حملات گروههای غیر کشوری، حتی زمانی که آن حملات منتسب به کشور میزبان نباشد را مجاز می داند. مهم تر اینکه، به موجب استدلال آقای کمپ شیوع ویروس کرونا (و این واقعیت که منجر به کشته شدن افراد بسیاری شده است) مساوی با حمله نظامی میباشد، عملی که ارتکاب آن حق دفاع مشروع نظامی رو به کشور قربانی اعطا میکند. صرف نظر از اینکه در سالهای اخیر قانونی دانستن اعمال حق دفاع مشروع نظامی در برابر حملات غیر منتسب گروههای غیر کشوری در بین دانشمندان حقوق بین الملل معاصر محل بحث و از نظر تعداد قابل توجهی از کشورها مردود بوده، واضح است که معادل کردن شیوع ویروس کرونا با مفهوم حمله نظامی، که به آن در ماده ۵۱ منشور ملل متحد اشاره شده، به هیچ وجه نمیتواند مبنایی در عرف بین المللی مرتبط با حقوق توسل به زور داشته باشد. اما قصد نگارنده از نوشتن این مطلب کوتاه، نه بررسی دقیق بیانیه رئیس شورای آتلانتیک در پرتو قوانین مرتبط با حق توسل به زور، بلکه در واقع بیان این نکته است که نظامی ساختن ادبیات مرتبط با ویروس کرونا بلاخص با بکارگیری الفاظی همچون جنگ و حق دفاع مشروع نه تنها سودی در ریشه کن کردن این ویروس ندارد بلکه در دراز مدت میتواند به این حیطه از حقوق بین الملل آسیب رساند.
اولا که تشبیه مبارزه با ویروس کرونا با شرایط جنگی مقایسه صحیحی به نظر نمی رسد، چراکه به گفته یک حقوقدان ایرلندی چنین تشبیهی نقش جنگ در انتقال بیماریها و همچنین ایجاد بحرانهای عمومی مرتبط با سلامتی انسانها را نادیده میگیرد. بر اساس همین استدلال، شاید بتوان اینطور نتیجه گرفت که نامیدن ویروس کرونا به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین الملل توصیف دقیقی نمی باشد، به این دلیل که در موارد بسیاری عملیات های نظامی غیر قانونی می توانند به انتقال بیماری ها، از جمله ویروسهای واگیردار، کمک کنند. به عبارت دیگر، حداقل در وهله اول این گونه عملیات های نظامی هستند که صلح و امنیت بین المللی را تهدید می نمایند. بنابرین واضح است که زدن برچسب "تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی" به ویروس کرونا میتواند در مواردی سوال برانگیز باشد.
نکته مهمتر اما، این است که نظامی نمودن واژگان مرتبط با مبارزه با ویروس کرونا می تواند به بسط حیطه حق توسل به زور بینجامد، به طوری که بتوان در آینده شاهد این مساله بود که کشور یا کشورهایی با نسبت دادن یک بیماری همه گیر جهانی به کشوری دیگر (با مجوز و یا بدون مجوز شوری امنیت سازمان ملل) خود را محق انجام حمله نظامی به آن کشور بدانند. شایان ذکر است که در سالهای گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد شماری از بحرانهای ناخوشایند جهانی را تهدیدی علیه صلح به حساب آورده است. برای مثال، به موجب قطعنامه ۲۱۷۷ شورای امنیت سازمان ملل که در سال ۲۰۱۴ اتخاذ شد، شیوع ویروس ابولا در قاره آفریقا "تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی" به شمار آورده شده است. با اشاره به این موضوع، یک پژوهشگر دانشگاه ملبورن به درستی خاطر نشان کرده است که این گونه نظامی سازی واژگان در ارتباط با بحرانهای جهانی در آینده می تواند فضایی را فراهم سازد که در آن شورای امنیت با اتکاء به فصل هفتم منشور سازمان ملل به مدخله نظامی مبادرت بورزد. شکی نیست که اقدامات این چنینی تهدیدی برای حیطه حق توسل به زور به حساب خواهند آمد.
نکته آخر اینکه به راستی شیوع ویروس کرونا، بیش از آنکه تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی باشد، در صورت عملکرد صحیح دولتها، میتواند به فرصتی در جهت ارتقا صلح و امنیت بین المللی تبدیل گردد. نمونهای از این عملکرد صحیح میتواند دادن نقشهای کلیدی از طرف دولتها به سران بومی برای مبارزه با شیوع ویروس کرونا باشد. این مساله در مناطق مرزی که در آنها درگیری نظامی وجود دارد می تواند حتی شکل برجسته تری به خود گیرد؛ زیرا در چنین مناطقی ویروس کرونا می تواند فرصتی را فراهم آورد که دولتهایی که با یکدیگر مرز مشترک دارند همراه با گروهک های نظامی غیر کشوری مستقر در آن مناطق اقدام به مبارزه با کرونا نمایند. چنین اقدامات و همکاریهای مشترکی می تواند به ایجاد صلح پایدار در مناطق مرزی قربانی درگیریهای نظامی منجر گردد. در شرایط کنونی، اهمیت انجام اقدامات پیشنهادی مذکور به وسیله دولتها بسیار بالا است، چرا که شورای امنیت سازمان ملل به دلایل مختلف، قادر به اتخاذ یک قطعنامه برای رو در رو شدن با ویروس کرونا نبوده است. به علاوه، در حالی که بسیاری از کشورها، سازمانهای غیر دولتی و گروههای غیر کشوری اعلام نموده اند که خود را ملزم به رعایت آتش بس خواسته شده از طرف دبیر کل سازمان ملل می دانند، جهان شاهد این مساله است که در بسیاری نقاط مانند لیبی، افغانستان، منطقه کشمیر و همچنین در دیگر نقاط آفریقا درگیریهای نظامی ادامه پیدا کرده است. در چنین شرایطی، این کشورها هستند که می توانند با توسل به روشهای مختلف که به بعضی از آنها اشاره شد به بهتر شدن اوضاع صلح در جهان کمک نمایند.
امید است سازمان ملل و شورای امنیت نیز با اجتناب از بکارگیری الفاظ و عباراتی همچون "جنگ" و "تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی"، به دنبال جایگزین کردن ادبیاتی غیر نظامی برای اشاره به لزوم اهمیت مبارزه با ویروس کرونا باشند؛ ادبیاتی که خود تهدیدی برای حیطه حقوق توسل به زور در حقوق بین الملل به شمار نرود.