دکتر مهشید آجلی لاهیجی – پژوهشگر حقوق بین الملل
۱۴۰۳/۰۶/۲۴
تصمیم کمیسیون حقوق بین الملل به بررسی موضوع موافقتنامه های بین المللی غیرالزامی، با درک ضرورت استفاده از این اسناد در سطح بین المللی و لزوم شناخت جایگاه و ماهیت آن اتخاذ شد. کمیسیون در سال 2022 موضوع را در دستورکار بلندمدت خود قرار داد و در جلسه هفتادوچهارم، در 4 اگوست 2023 تصمیم گرفت این موضوع را در برنامه کاری خود قرار دهد و ماتیاس فورتئو را به عنوان گزارشگر ویژه، منصوب کرد. پیش از این هم کمیسیون حقوق بین الملل در راستای تدوین و توسعه حقوق بین الملل، کارهای متعددی در زمینه موافقتنامه های بین المللی، البته به طور خاص، ناظر بر معاهدات بین المللی انجام داده بود که از جمله، شامل پیش نویس حقوق معاهدات 1966، معاهدات منعقده میان سازمان های بین المللی با یکدیگر و با دولتها 1982، اثر مخاصمات مسلحانه بر معاهدات 2011 و موافقتنامه ها و رویه بعدی طرف های معاهدات 2018 است.
استفاده از اسناد غیرالزامی در سطح بین المللی در حال افزایش است. در حال حاضر، حتی بیشتر از گذشته دولتها شکل غیرالزامی اسناد حقوقی را بر معاهدات ترجیح میدهند تا رفتار بین المللی شان را تنظیم کنند. در مقایسه با معاهدات، این اسناد، انعطاف پذیری بیشتری دارند. میتوان محتوای آن را محرمانه نگه داشت، چرا که موضوع مقرره ماده 102 منشور ملل متحد نیستند و اصولاً دارای اثر فوری خواهند بود؛ بعلاوه به راحتی اصلاح شده یا خاتمه مییابند. همچنین، این اسناد شکل مناسبتری برای بیان سیاستها یا دستورالعملها محسوب شده و در مورد تعهداتی که هنوز به طور فراگیر مورد پذیرش قرار نگرفته، استفاده از آن میتواند مسیر توسعه هنجارهای بین المللی را هموار کنند. با این حال، اتصاف به این اوصاف به این معنا نیست که این موافقتنامه ها در حقوق بین الملل جایگاهی ندارند. در عین حال، تشخیص ماهیت و آثار احتمالی چنین اسنادی، یکی از دشوارترین مسائل حقوق بین الملل محسوب میشود که از جمله، اهمیت آن در خصوص سندی مانند برجام به خوبی قابل درک است.
در مقدمه اولین گزارش ارائه شده در خصوص موافقتنامه های بین المللی غیرالزامی که اخیراً در ژوئن 2024 ارائه شد، تصریح شده که این کار مقدماتی است و هدف کلی این اقدام کمیسیون، روشن کردن ماهیت، رژیم و آثار حقوقی احتمالی این توافق ها در پرتو رویه و دکترین موجود است. در زمان طرح پیشنهاد بررسی این موضوع، غالب دولتها مخالفتی با گنجاندن موضوع در دستورکار کمیسیون ابراز نکردند و صرفاً اختلاف نظرهایی در مورد ترمینولوژی عنوان مطرح شد. از این جهت محل تمرکز گزارش اول، در واقع تبیین عنوان دقیق موضوع با تأکید بر بررسی ترمینولوژی است.
در گزارش آمده از زمان انتخاب اصطلاح «توافقنامه» در عنوان موضوع حاضر، چندین دولت توصیه کرده اند که این اصطلاح با «سند» یا «سازوکار» جایگزین شود، زیرا آنها ظاهراً معتقدند که اصطلاح «توافقنامه» محدود به اسناد الزامآور است.( ایران یکی از ده کشوری است که اعتقاد دارد باید از عبارت «اسناد» در این کار استفاده شود.) با وجود این، گزارشگر ویژه پس از بررسی دقیق به این نتیجه رسیده است که کمیسیون باید اصطلاح «موافقتنامه» را حفظ کند، از جمله، به این دلیل که تعریف معاهدات ناشی از کنوانسیون وین 1969 به گونه ای تدوین شده که نشان میدهد دستهای از موافقتنامه های بین المللی وجود دارد که بین دولتها به صورت کتبی منعقد میشود، اما معاهده نیست؛ یعنی موافتنامه هایی وجود دارد که ذیل حقوق بین الملل به وجودآورنده حقوق و تکالیف نمیباشد و از این رو، فاقد وصف الزام است. این موضوع ناگزیر به شناسایی وجود دو دسته از موافقتنامه ها منتهی میشود: آنها که از نظر حقوقی الزام آورند و آنها که نیستند. بنابراین، از عبارت موافقتنامه، تنها برای اسناد الزامی استفاده نمی شود.
او معتقد است که اصطلاح اخیر بهتر این واقعیت را منعکس میکند که موضوع شامل شرایطی میشود که در آن دولتها یا سازمان های بین المللی با هم درباره چیزی توافق کرده اند؛ این امر نشان میدهد که موجودیت موافقتنامه مستلزم همگرایی اراده ها است. بدین طریق، اعمال یک جانبه، حتی اگر توسط دولتها مذاکره شود، میتواند از موضوع حاضر خارج شود. در نتیجه، موضوع نباید قطعنامهها و سایر اقداماتی که توسط سازمانهای بینالمللی به تصویب میرسد (از جمله اسنادی مانند نظرات عمومی کمیته حقوق بشر) را پوشش دهد.
مسئله شناسایی معیارهایی برای تمایز توافقنامه های الزام آور (یعنی معاهدات) از توافقنامه های غیرالزام آور از موضوعات بسیار مهم مطرح شده در گزارش حاضر است، زیرا تأثیری را که باید به یک توافق نسبت داده شود تعیین میکند. سه رویکرد رقیب در این رابطه وجود دارد: 1- تمرکز بر قصد طرفها یا در واقع فاکتورهای ذهنی؛ 2- استفاده از مجموعه ای از فاکتورهای عینی؛ 3- درنظر گرفتن دو رویکرد قبلی به عنوان یک رویکرد واحد، به این معنا که از فاکتورهای عینی به عنوان تعیین کننده قصد طرفها استفاده شود. در این مرحله، گزارشگر ویژه معتقد است که این رویکرد سوم بیشتر رویه و عملکرد موجود را منعکس میکند. برای این منظور، شاخص هایی که بصورت رایج در رویه و ادبیات حقوقی برای تشخیص استفاده میشود، عبارتند از: شکل توافقنامه، متن توافقنامه (اصطلاحات استفاده شده، شامل عنوان)، وجود شروط نهایی و عبارتبندی آنها، اینکه آیا مذاکره کنندگان تام الاختیار بودند یا خیر، سطح اختیار آنهایی که توافق را منعقد کردند، بستر انعقاد توافق (و کارهای مقدماتی آن)، نحوه پذیرش آن در سطح بین المللی، این واقعیت که توافق از رویه های داخلی لازم برای انعقاد معاهدات پیروی نکرده باشد، امکان فسخ یکجانبه توافق، وجود حق شرطها و نحوه عبارتبندی آنها، وجود مکانیسم های نظارتی و حل و فصل اختلاف، ثبت توافق و رویه بعدی طرفها که البته در هر مورد، ترکیب شاخصها و ارزیابی آنها میتواند تعیین کننده باشد.
در گزارش اشاره شده که علاوه بر اهمیت تبیین رژیم حاکم بر این اسناد، از دیگر مباحث قابل توجه که در چارچوب کار حاضر به آن پرداخته خواهد شد، آثار حقوقی توافق های غیرالزامی است و هدف کار حاضر تعیین این است که آیا اساساً چنین آثاری وجود دارد یا خیر. با توجه به کارهای قبلی کمیسیون، حداقل باید مطرح شود که الزامی نبودن یک توافقنامه بین المللی، مانع از نسبت دادن برخی آثار حقوقی به آن نمیشود. در همین راستا، کمیسیون در نظر گرفت که موافقتنامه های غیرالزامی را میتوان در چارچوب قاعده کلی تفسیر معاهدات منعکس شده در ماده 31 کنوانسیون 1969 وین مورد توجه قرار داد. همچنین، کار کمیسیون در رابطه با حقوق بینالملل عرفی قویاً نشان میدهد که چنین توافقهایی میتوانند ابزاری برای ایجاد حقوق بینالملل عرفی باشند. در عین حال، نقض یک توافقنامه غیرالزامی، مسئولیت بین المللی متخلف را مطرح نمیکند؛ بنابراین، عدم انطباق با یک توافق غیرالزامی نمیتواند اتخاذ اقدامات متقابل توسط دولت «قربانی» را توجیه کند.
با توجه به این ملاحظات اولیه، گزارشگر در نهایت به طرح مسائلی میپردازد که ذیل موضوع آثار حقوقی موافقتنامه های غیرالزامی میتواند توجه کمیسیون را به خود جلب کند، از جمله اینکه آیا اصل حسن نیت یا استاپل نسبت به موافقتنامه های غیرالزامی اعمال میشود؟ تأثیر ترکیب این اسناد با یک منبع الزامآور حقوق بینالملل چیست؟ نقش اعلامی توافق های غیرالزامی بین المللی و تأثیر حقوقی ناشی از آن در خصوص شناسایی یا عدم شناسایی یک وضعیت یا اثر آن بر تبلور یک قاعده عرفی حقوق بین الملل یا یک اصل کلی حقوق بین الملل چگونه ارزیابی میشود؟
در مجموع، هرچند علاوه بر نکات روشنگر اشاره شده در گزارش حاضر، تبیین پاسخ غالب پرسشهای بینادین مطرح شده به گزارشهای بعدی و دریافت پیشنهادات و نظرات موکول شد، اما همین مقدار هم به وضوح نشان میدهد که مسائل بسیاری در این حوزه آثاری فراتر از حد انتظار دولتها از یک سند غیرالزامی دارد. دولتهایی که وارد یک موافقتنامه غیرالزامی میشوند، نمیتوانند از پیامدهای منفی عدول از محتوای آن یا نقش بازیگران ثالث در استفاده از نقض شرایط آن به عنوان مبنایی برای اقدامات حقوقی مرتبط غفلت کنند.