دکتر محمدمهدی سیدناصری - پژوهشگر حقوق کودک
۱۴۰۳/۰۶/۲۷
حق کودک بر بازی را میتوان حقی فراموش شده قلمداد کرد. علیرغم آنکه از مهمترین مصادیق حقوق اساسی کودکان میباشد، اما کمتر به ماهیت بنیادین آن پرداخته شده است. فلسفهی روحیهی تمایل به بازی از ابتدای آفرینش در وجود کودکان بنا نهاده شده و حق بر بازی یک حق انتخابی و مازاد نیست، بلکه در زمرهی حقوق اساسی و غیر قابل سلب قرار دارد و میبایست توجه ویژهای به آن شود، زیرا سبب رشد و شکوفایی کودکان میشود. در مقابل نادیده گرفتن آن منجر به آسیبهایی بس جبران ناپذیر و سلب آن از مصادیق نقض حقوق کودک میباشد. در مادهی ٣١ کنوانسیون حقوق کودک به ابعاد فرهنگی، هنری از جمله کلیه زمینههایی که موجبات تفریح و آرامش و در نتیجه، پرورش خلاقیتهای مناسب کودک را فراهم میآورد، اشاره شده و کشورهای عضو موظف به محترم شمردن و فراهم نمودن و توسعه بخشیدن چنین حقی شدهاند. یازدهم ژوئن ۲۰۲۴ میلادی برای اولین بار در تقویم مناسبتهای بینالمللی، ملل متحد روز بازی را گرامی داشت که در این مناسبت تاکید شد که کلیهی ابنای بشر اعم از کودکان به عنوان آسیب پذیرترین اقشار جامعه یا بزرگسالان حق بر بازی دارند و در همین راستا تاکید مینماید که بازی میتواند فرصت مناسبی برای تامین سلامتی و توسعهی تاب آوری در مقابل مشکلات و تقویت دوستی و صلح باشد. لازم به یادآوریست که منظور از کودک در این نوشتار به استناد اکثر اسناد حقوق بشری، شخصی است که به سن 18 سالگی نرسیده است.
یازدهم ژوئن 2024 به عنوان اولین گرامیداشت روز جهانی بازی را میتوان لحظهای مهم برای نظام حقوق بینالملل کودک در نظر گرفت . در یازدهم ژوئن، جهان گرد هم آمد تا اولین روز جهانی بازی را جشن بگیرد که توسط مجمع عمومی ملل متحد جهت دفاع از نقش بنیادین بازی برگزار شد. این رویداد در نیویورک توسط یک گروه اصلی از کشورهای عضو (بلغارستان، السالوادور، جامائیکا، کنیا، لوکزامبورگ و ویتنام) در کنار صندوق حمایت از کودکان ملل متحد (یونیسف)، یونسکو و بنیاد لگو برگزار گردید. در این نشست خانم کاترین راسل، مدیر اجرایی یونیسف اشاره نمود که از نیازهای بنیادین کودکان ۳ تا ۶ سال، بازی است که نقش حائز اهمیتی در تقویت قوای جسمانی و عقلانی کودک دارد چرا که کودک ضمن بازی میبایست نقشی برای خود انتخاب کند (به طور مثال دکتر، خلبان و...). پس باید برای اجرای نقش در ذهن خود رفتار و حرکات و گفتار را تصور نماید، ابزار و وسایلی را به کار گیرد، ضمن بازی ملزم است تا مقرراتی که بازی را شکل میدهد به کار بندد و دربارهی قوانین بازی با همبازیها توافق نماید، بنابراین از طریق تقلید الگوهای رفتاری دیگران رفتار و شخصیت خودش را شکل میدهد. او همچنین افزود: کودک بهویژه با بازیهای دستهجمعی مبتنی بر همکاری، تعامل با دیگران را میآموزد و به ارزش کودکان دیگر که بیآنها بازی مقدور نیست، پی میبرد. این امر سبب ایجاد روحیهی مسامحه و بردباری (tolerance) در کودک میشود و طبعاً هر بازی برای کودک نمیتواند واجد این آثار مثبت باشد؛ بازیهای منفی(یعنی بازیهایی که خشونت، قانون گریزی، هنجارشکنی و...) را به کودک آموزش میدهد میبایست منع و آسیبشناسی شود. همچنین در این نشست خانم خانم لیلیگری نماینده یونسکو در نیویورک با اشاره به شناسایی حق بر بازی کودک افزود: بازیهایی که برای کودکان طرح میشوند باید واجد کارکردهای مثبت باشد و این گونه بازیها را میتوان «بازی مطلوب» نامید و ادامه داد که در حمایت از حقوق کودک، هنر به عنوان یک حق برای کودک شناخته شده، یکی از بهترین بازیها برای کودک، بازی با رویکرد هنری و یا در قالبهای هنری (مانند مجسمه سازی،نقاشی،تاتر) است.
دههها تحقیق و پژوهش نشان داده است که بازی برای رشد و سلامت کودکان بسیار مهم است. (لینک) در پژوهشی که توسط خانم «نوامی لات» که یکی از پژوهشگران شناخته شده در این حوزه در دانشگاه آکسفورد است انجام شده، ۴ مولفه مهم در باب حق بر بازی کودکان مطرح شده است مانند: ۱-محیط بازی؛ شرط داشتن محیط بازی برای کودکان دارای دو مولفه است: کودکان هم به فضای فیزیکی و هم به فضای ذهنی و روانی نیاز دارند تا از حق بازی خود برخوردار شوند، ۲-زمان بازی؛ بدون زمان بازی،کودکان نمیتوانند از حق بازی خود برخوردار شوند، ۳-پذیرش بازی؛ این عنصر شامل نیاز به تضمین پذیرش گسترده حق بازی کودک میباشد، ۴-حق بر آگاهی از حقوق مرتبط با بازی؛ اصول موجود در کنوانسیون حقوق کودک به یکدیگر وابسته، غیرقابل تقسیم و مرتبط هستند (برابر تاکید ماده 5 اعلامیه و برنامه اقدام وین)(لینک). بنابراین، اجرای حق بازی مستلزم اِعمال و شراکت با سایر حقوق کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد است. معهذا، در عمل، کماکان کودکان با موانع مهمی برای برخورداری از حق خود برای بازی مواجه هستند. کودکان در فضاهای عمومی ناخوشایندی قرار دارند، چرا که مناطق اطراف منازل و مدارس آنها به گونهای طراحی شده که خودروها در اولویت قرار داده میشوند. تصوراتی چون کودکان به عنوان قشری آسیبپذیر درصورت بازی کردن در فضای بیرون یا افرادی بیش از حد مزاحم، موجب شده که اغلب آنها را در داخل خانه و دور از محیطهای بازی در فضای باز، نگه دارند، یک باور اشتباه وجود دارد که بازی فقط برای کودکان کوچکتر صدق میکند. زمان بازی آنها به دلیل رقابت فزاینده برای جلب توجه و اوقات فراغت از بین میرود و جدی بهرهبرداری نمیشود. در مواردی، بازی به عنوان یک فعالیت بیهوده و اتلاف وقت کودکان در نظر گرفته میشود. فضای مجازی برای آنها در حد ضعیفی ساماندهی شده و پرسشهای زیادی را پیرامون محیط بازی امن کودکان شکل داده است. فشارهای فزاینده والدین و سرپرستان نیز مانعی برای بازی کودکان میباشد. در همین راستا کمیتهی حقوق کودک ملل متحد در نظریهی تفسیری شمارهی ۲۵ مصوب ۲۰۲۱ میلادی خود با موضوع حقوق کودک در محیط دیجیتال دربارهی حق بر بازی کودک در محیط دیجیتال اشاره میکند و دولتها را مکلف به رعایت این حق بنیادین کودک مینماید و همچنین اشاره میکند که محیط دیجیتال باعث افزایش حق کودکان در فرهنگ و اوقات فراغت و بازی میشود که برای رفاه و رشد آنان ضروری است. کودکان در هر سنی از طریق درگیرشدن با طیف گستردهای از محصولات و خدمات دیجیتال، به انتخاب خود، لذت و علاقه و آرامش را تجربه کردهاند، اما نگرانند که ممکن است بزرگسالان اهمیت بازی دیجیتال و نحوهی اشتراک آن را درک نکنند .کشورهای متعهد باید اطمینان یابند که ارتقای فرصتهای فرهنگی ، اوقات فراغت و بازی در محیط دیجیتال با ارائه گزینههای جذاب در مکانهای فیزیکی محل زندگی کودکان تعادل دارد. بهویژه در سالهای اولیه، کودکان عمدتا از طریق بازی، شامل حرکت بدنی و تعامل مستقیم رودررو با سایر افراد، به زبان، هماهنگی، مهارتهای اجتماعی و هوش هیجانی دست مییابند . برای کودکان بزرگتر، بازی و تفریحاتی که شامل فعالیتهای بدنی ، ورزشهای گروهی و سایر فعالیتهای تفریحی در فضای باز است، سلامتی و همچنین مهارتهای عملکردی و اجتماعی را فراهم میکند .(لینک)
مادهی ۳۱ کنوانسیون حقوق کودک به یکی از بنیادیترین جنبههای کودکی یعنی بازی و تفریح اشاره مینماید که هرکدام از این مولفههای مندرج در این ماده در ارتقای کیفیت زندگی کودکان و سلامت روان آنها بسیار حائز اهمیت هستند. مولفه اول؛ «حق کودک به استراحت» است که شامل داشتن فرجه کافی از کار، آموزش و یا هرگونه فعالیتی است که مستلزم تلاش ذهنی یا فیزیکی کودک است. مولفه دوم به «حق داشتن اوقات فراغت» میپردازد؛ که به معنی حق داشتن زمانی برای تفریح، بازی یا آسودگی است. مولفه سوم «حق کودک بر بازی» است؛ که به هر فعالیتی اطلاق میشود که توسط خود کودکان آغاز میشود، جهت میگیرد و سازماندهی میشود. در آخر، ماده به «حق کودکان برای تفریح و سرگرمی» اشاره میکند که مواردی مانند شرکت در گروههای ورزشی، هنری و غیره را در برمیگیرد. لازمه تحقق ماده ۳۱، عامل بودن کودک در تمامی موارد فوق است، بدین معنی که کودک میبایست در شروع و ادامه هر کدام از مولفههای ذکر شده حق انتخاب آزادانه داشته باشد. همچنین، در تفسیر این ماده به این تاکید شده است که کلیهی کودکان، فارغ از جنسیت، مذهب، قومیت، محل زندگی، توانمندی و غیره حق دارند از حقوق ذکر شده در زندگی بهره ببرند. در باب اهمیت ماده ۳۱ باید دانست که کودکی که فرصت استراحت، تفریح، سرگرمی، بازی و شرکت در فعالیتهای فرهنگی و هنری را داشته باشد، کودکی خلاق، لایق، پرانگیزه، و دارای سلامت روان خواهد بود.️ بازی و سرگرمی جزو ضروری و لاینفک زندگی کودکان بوده و عامل حیاتی برای سلامت و بهزیستی کودکان، رشد خلاقیت، تصویرسازی ذهنی، خودباوری، عزت نفس، مهارتهای شناختی، فیزیکی، هیجانی و اجتماعی آنها به شمار میرود. با وجود تمام آثار مثبت بازی در رشد و سلامت کودک، نباید فراموش کنیم که اهمیت بازی در وهله اول به ارزش ذاتی آن است، به این معنی که اهمیت بازی برای کودکان از جهت لذتی است که به کودک میدهد و نباید صرفاً به عنوان ابزاری برای آموزش یا سلامت کودک در نظر گرفته شود. در بیشتر مواقع با اندکی توجه و تلاش میتوان شرایط لازم برای بهرهمندی کودکان از حقوق اشاره شده در ماده ۳۱ را بهراحتی فراهم نمود.
کودکان ما «امروز» نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوقشان احترام گذاشته شود. حمایت از مصالح عالیهی کودکان، مهمترین مبنای حقوق کودک و ابدیتبخشیدن به حقِ دارا بودن از حق برای کودکان از مهمترین اهدافِ خاص نظام حقوق بینالملل کودکان در عصر پدیدههای تکنولوژیک است. امید است که با به رسمیت شناخته شدن بیشتر حق بر بازی کودکان، نهاد خانواده، مدارس و جوامع محلی از اینکه کودکان دوران کودکی لذتبخشی داشته باشند دفاع کنند و محیطی را ایجاد نمایند که هم پذیرنده و هم مشوق بازی کودکان باشد. باتوجه به فلسفهی مفهوم و ماهیت بنیادین حق بر بازی کودکان و آثار و تبعاتی که عدم رعایت آن در پیش دارد، توجه به این حق را به ضرورتی انکارناپذیر بدل نموده است و دولتها میبایست با توجه به کنوانسیون حقوق کودک و با به رسمیت شناختن و احترام به آن در جهت ارتقا و پیشبرد این حق بکوشند و با فراهم آوردن امکانات مناسب در فضاهای متعدد، اجرای آن را تحقق بخشند. و آگاهیرسانی و آموزش در جهت بازیهای اصولی و هدفمند و جلوگیری از ترویج بازیهای خشونت آمیز را در دستور کار قرار دهند و بر روند آن نظارت داشته باشند.