تفاوت ‌های فرهنگی در میانجیگری با نظر به کارکرد کنوانسیون سنگاپور

دکتر زینب صدوقی - کارشناس سیاستگذاری فرهنگی

۱۴۰۰/۰۲/۰۵

فرآیند میانجیگری بر کاهش یا از میان بردن شکاف میان دیدگاه ­ها و نزدیک­ کردن نگرش افراد در یک اختلاف مبتنی است. به ­گونه ­ای که در این روند، طرفین اختلاف با حضور و همراهی شخص معتمدِ ثالث و بی ­طرف، به گفتگو پیرامون اختلاف و منافع و خواسته­ های خود می­ پردازند و از این طریق سعی دارند به ­نحوی به اجماع برسند که نیازهای همه طرفین محترم شمرده شود. امروزه به تبع افزایش ارتباط و تعامل افراد اعم از حقیقی و حقوقی در حوزه داخلی و بین المللی، احتمال بروز اختلاف نیز افزایش یافته و استفاده از روشی سریع، کارامد، و در دسترس به منظور حل و فصل اختلافات را اجتناب ناپذیر کرده است. از اینروست که میانجیگری به عنوان روش جایگزینِ روش های سنتی، مورد توجه و استقبال افراد و دولتها قرار گرفته است. به ویژه بهم وابستگی متقابل افراد و دولتها در حوزه تجارت بین الملل، و اختلافات برآمده از قوانین و استانداردهای متفاوت، میانجیگری را به سازوکاری مؤثر در این زمینه تبدیل کرده و دولتها را به در نظر گرفتن مکانیسمی برای توسعه و سازماندهی این روش واداشته است. چراکه وجود قوانین و رویه های داخلی کشورها در حوزه تنظیم روابط تجاری و شکل گیری انتظارات هریک از طرفین بر اساس قوانین داخلی و گاه در تضاد قرار گرفتن این رویه ها با سایر مکانیسم های بین المللی، وضعیت پیچیده ای را برای تبادلات تجاری افراد در عرصه بین المللی ایجاد کرده است. 

 در این راستا در سال ۲۰۱۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، کنوانسیونی در خصوص موافقتنامه ‌های حل و فصل اختلافات بین‌المللی ناشی از میانجیگری را به تصویب رساند. این کنوانسیون که به کنوانسیون سنگاپور مشهور است، حاکم بر موافقتنامه­ های حاصل از میانجیگری در اختلافات تجاری بین­المللی است. مشخص است زمانی که افراد از ملتهای مختلف به واسطه اختلافی مقابل هم قرار گرفته و میانجیگری را برای حل اختلاف فی ما بین انتخاب می کنند، وجود شرایطی نظیر اعتقاد عملی طرفین به گفتگو و مذاکره، احترام و توجه به یکدیگر و همچنین خواست طرفین به کسب نتیجه برد ـ برد (حتی در صورت نادیده گرفتن برخی منافع)، به پیشبرد موفقیت ­آمیز روند میانجیگری کمک می­ کند. اما در مقابل به طور کلی میانجیگری و به طور خاص میانجیگری در اختلافات با ماهیت بین المللی با چالش هایی روبروست. از جمله این شرایط پیش ­زمینه ­های فرهنگی متفاوت طرفین اختلاف است. در یک معنا، تفاوت فرهنگی، تعلق به مذهب، قومیت، نژاد و ملیت متفاوت را شامل می­ شود. اما در تلقی وسیع ­تر افراد با جنسیت، شغل، آموزش، خانواده، زبان، و سایر مؤلفه­ های متمایز کننده­ نیز دارای سبک­ های ارتباطی، انتظارات و مبانی رفتاری متفاوت هستند. از این منظر میانجیگری وضعیتی چندفرهنگی است و با توجه به فلسفه میانجیگری که مبتنی بر مفهوم «ارتباط» است، این سؤال مطرح می­شود که در صورت بروز اختلاف میان افراد با پیش زمینه­ های فرهنگی متفاوت، میانجیگر از چه مبانی رفتاری پیروی کرده و چه تکنیک­ های کاربردی و نوآوری ­هایی را برای مدیریت هرچه بهتر روند میانجیگری در پیش گیرد؟ این موضوع مستلزم شناخت مؤلفه­ های فرهنگی و سبک­ های ارتباطی هریک از طرفین ارتباط توسط میانجیگر و تلاش برای برقراری پل ارتباطی میان آن­ هاست. چه­ بسا ناتوانی میانجیگر در مدیریت روند گفتگو بین افراد در این وضعیت، به شکست میانجیگری منجر شود. همچنین فراتر از مسأله ارتباط، انتظار طرفین از جلسه میانجیگری و حتی برداشتی که از اسناد و موافقت نامه ها دارند می تواند چالش برانگیز باشد.

بنابراین تفاوت­های فرهنگی ضمن اینکه می­ تواند یک اختلاف نظر معمولی را به درگیری تبدیل کند، روند و نتیجه میانجیگری را نیز تحت تأثیر قرار می ­دهد. یکی از چالش­ های چنین وضعیتی، عدم درک متقابل طرفین از یکدیگر است. به­ گونه ­ای که روش­ های مختلف پاسخ به درگیری، استراتژی­ های حل مسأله، تفاوت در بیان احساسات، انتظارات از میانجیگری، همگی از جمله چالش ­هایی است که می­ تواند فرآیند حل و فصل اختلاف را با مشکلاتی مواجه سازد. بنابراین سبک میانجیگریِ وابسته به زمینه­های فرهنگی، مهم تلقی می­شود. نوع ارتباط و پایبندی هریک از طرفین به یکی از سبک­ های فردگرایانه یا جمع­ گرایانه در ایجاد احساس رضایت در طرفین درگیری و پیشبرد جلسه توسط میانجیگر بسیار مؤثر است. به­ عنوان مثال در فرهنگ ­های فردگرایانه نظیر فرهنگ آمریکایی، اهداف فردی بر منافع گروهی اولویت دارد و در تعیین میزان تعهد به دیگری، سود، حرف اول را می­ زند. از این رو سبک­ های میانجیگری و تلقی از اختلاف و نحوه حل و فصل آن در چنین فرهنگ­ هایی مبتنی بر الگوی فردگرایانه است. به نحوی که در این رویکرد، تعارض، بخشی از ماهیت انسان فرض می ­شود که الزاماً منفی نبوده و می­ تواند ریشه بسیاری از تغییرات شخصی و اجتماعی باشد. اولین مزیت این روش این است در کشورهایی نظیر آمریکا افراد بابت اختلاف هیچ­ گاه شر­م زده نیستند و به­ راحتی در جلسات میانجیگری حاضر می ­شوند و در مورد مسأله پیش آمده به صورت شفاف صحبت می­ کنند. از این روست که جلسات عمدتاً به ­شکل عمومی برگزار می ­شود که البته این رفتار ممکن است از سوی طرف متعلق به فرهنگ جمع­ گرا، رفتاری بی ­ادبانه تلقی شود. به ­طور کلی در این فرهنگ­ ها، سبک مذاکره مستقیم و خطی تا حصول توافق، سبک مناسبی تشخیص داده می­شود.

اما در مقابل جمع ­گرایان به منافع جمعی حتی در شرایط ضرر فردی، متعهدند و همکاری مفهومی ارزشمند برای آنها محسوب می­ شود. بدیهی است در چنین فرهنگی سبک­ های میانجیگری و نحوه برخورد با اختلاف و درگیری مبتنی بر مؤلفه ­های جمع ­گرایانه است. برای جمع­ گرایان مفهوم اختلاف به واسطه­ تأثیر منفی بر منافع جمعی، گونه­ ای انحراف تلقی می­ شود. به ­عنوان مثال، ژاپنی­ ها از درگیری گریزان اند و سعی دارند به هر نحوی به توافق برسند. در چنین فرهنگ ­هایی یا افراد به سختی در جلسه میانجیگری حاضر می­ شوند و یا اضطراب شدیدی را در خلال جلسه تحمل می ­کنند، از صحبت در مورد مسأله طفره می ­روند و معمولاً قبل از شروع جلسات به ­شکل عمومی، برگزاری جلسات خصوصی با میانجیگر را ترجیح می ­دهندکه این رفتار توسط فردگرایان نوعی دست دست کردن و به تأخیر انداختن کار تلقی شود. ضمن اینکه صراحت گفتار فردگرایان نیز در این جلسات می­ تواند چالش برانگیز باشد، زیرا از نظر فردگرایان این شفافیت نشانه صداقت است؛ در حالیکه جمع­ گرایان آن را بی ­احترامی تلقی می­ کنند. بر این اساس الگوی مذاکره مارپیچ و غیرمستقیم در این فرهنگ­ها ارجح است و از اینرو میانجیگر باید تلاش بیشتری در جلب اعتماد طرفین داشته باشد و از همه مهارت­ های کلامی و غیرکلامی، برای پیشبرد جلسه استفاده نماید. این تفاوت­ها در نوع انتظار از جلسه و رفتار میانجیگر نیز تأثیرگذار است. به­گونه ­ای که در فرهنگ­ های فردگرایانه معمولاً میانجیگران جلسات غیررسمی و حتی مورد خطاب قرار دادن طرفین با نام کوچک را ترجیح می­ دهند، اما در فرهنگ­ های جمع­ گرایانه مفهوم احترام محوریت بالایی دارد و تصور هرکس از احترام نیز متفاوت است و به­ عنوان مثال خطاب قرار دادن به اسم کوچک ممکن است دلیلی برای بی­احترامی تلقی شود. بنابراین زبان منعکس­کننده فرهنگ است و معنای کلمات بر اساس پیش ­زمینه ­های فرهنگی رمزگشایی می­ شود و چه بسا فرهنگ متفاوت طرفین منجر به ارائه تفاسیر متفاوتی شود. این موضوع که می­تواند در روند میانجیگری مشکل­ ساز باشد، صرفاً به ارتباطات کلامی محدود نشده و رفتارهای غیرکلامی را نیز در بر می­گیرد.

 بنابراین در روند میانجیگری بین ­المللی مفهوم ارتباط و سبک ­های ارتباطی از مفاهیم محوری است و بدون شناخت کافی از مبانی فرهنگی طرفین اختلاف، میانجیگر از کنترل جلسه باز می ­ماند. گاه موضوع اختلاف دلیلی جز سوء تفاهمات ناشی از پیش زمینه­ های فرهنگی و حتی رویه­ های قانونی متفاوت ندارد، به­گونه­ای که درک متفاوت از موضوع باعث بدفهمی و اختلاف شده است که در این حالت میانجیگر می­ تواند با هدایت طرفین به سمت درک مشترک از موضوع، زمینه توافق را فراهم کند. بدیهی است میانجیگر به ­عنوان شخص بی­ طرف باید فراتر از باورهای فرهنگی خود به موضوع نگریسته و موفقیت پرونده مستلزم اتخاذ نگاه گسترده و توجه به پیش ­زمینه­ های فرهنگی و اعتقادات طرفین اختلاف است. بنابراین در گام اول میانجیگر باید پیش از شروع جلسات میانجیگری در رابطه با مسائل و شرایط احتمالی برخاسته از تفاوت­ های فرهنگی دو طرف بیاندیشد، در مورد نحوه مواجهه تحقیق کند و در نهایت استراتژی و روش ­های خلاقانه ­ای برای کمک به طرفین و جهت دادن به جلسات میانجیگری در پیش گیرد. در این صورت است که طرفین با اعتماد بیشتری با میانجیگر همراهی کرده و میانجیگر نیز می­ تواند با لحاظ کردن تمامی ابعاد، موضوع جلسه را با تیزبینی پیش ببرد. بنابراین شاید بتوان حساسیت میان فرهنگی میانجیگر را از جمله مهم­ ترین مهارت­ های میانجیگر در حل اختلافات بین ­المللی دانست. البته میانجیگر باید بین رفتارهایی که به دلیل تفاوت ­های فرهنگی رخ می ­دهد و رفتارهایی که ناشی از غرض ­ورزی است و با قصد بی ­احترامی صورت می­ گیرد، تفاوت قائل شده و با کیاست جلسه را مدیریت نماید. همچنین نباید از نظر دور داشت که علیرغم سختی ­ها و مشکلاتی که تفاوت­ های فرهنگی می­ تواند در روند میانجیگری ایجاد کند، گاه همین تفاوت­ دیدگاه ­ها، افق­ ها و راه ­حل ­های جدیدی را پیش رو می ­گذارد و میانجیگر می ­تواند از این فرصت برای هدایت طرفین برای حصول به تفاهم و توافق بهره گیرد.

امروزه موضوع میانجیگری بین­ المللی و مشکلاتی که بر سر راه آن وجود دارد، به دغدغه ­ای جدی برای میانجیگران تبدیل شده و از این رو تکنیک ­ها و روش ­هایی به منظور کاهش مشکلات ناشی از آن پیشنهاد شده است. از جمله روش­ های رایج در میانجیگری بین ­المللی و میان­فرهنگی، ملاقات به­ صورت حضوری یا برقراری تماس تلفنی میان میانجیگر و هریک از طرفین است. این جلسات که تعداد و نحوه­ برگزاری آن بنا به صلاحدید میانجیگر تعیین می ­شود، به میانجیگر کمک می­ کند تا زمان کافی برای بررسی تفاوت ­ها و نگرش ­های متفاوت فرهنگی طرفین و چاره­ اندیشی برای مدیریت هرچه بهتر جلسه میانجیگری داشته باشد. از دیگر روش­ های مؤثر در هدایت بهینه جلسات میانجیگری بین­المللی، استفاده از روش پرسش­ و پاسخ سقراطی است. این روش به­ ویژه در شرایطی که یکی یا سایر طرفین اطلاعی از تفاوت ­های فرهنگی نداشته باشند، بسیار راه­ گشاست. در این روش هدف این است که طرفین اختلاف به صورت عمیق ­تر به سؤالات و موضوعاتی که توسط میانجیگر مطرح می ­شود، فکر کنند. این سؤالات با اهداف مختلفی پرسیده می­ شود. اهدافی چون شفاف ساختن موضوع (چرا این را می ­گویی؟)، ارائه فرضیات بیشتر (به نظر شما چه چیز دیگری می ­تواند باشد؟)، ارائه دلایل و شواهد تحقیق (به نظر شما علت چیست؟ آیا می ­توانید در این زمینه مثالی بزنید؟)، کشف دیدگاه طرفین (به نظر شما چه گزینه ­هایی وجود دارد؟ نقاط قوت و ضعف این تصمیم چیست؟)، روشن ساختن پیامدها (به نظر شما پیامد تصمیم ­تان چیست؟)، و سؤالاتی در مورد اقناع کردن طرفین و ایجاد انگیزه در ادامه دادن روند (فکر می ­کنید چرا این سؤال را می ­پرسم؟). در خلال این روش طرفین اختلاف این فرصت را پیدا می ­کنند تا مسائل را از زاویه دیگر و از نگاه طرف مقابل ببینند. قطعاً درک متقابل منجر به انعطاف­ پذیری شده و حل تعارض را به ­دنبال خواهد داشت.

به ­طور کلی مفهوم «درک میان فرهنگی» و توجه میانجیگر به این مفهوم، کلید موفقیت جلسات میانجیگری در مواردی است که طرفین از فرهنگ­ های مختلف بوده و احتمال دارد هر رفتار و گفتاری از سوی طرف مقابل یا میانجیگر منجر به سوء تفاهم شود. در این شرایط میانجیگر باید نسبت به این مسائل حساس بوده و با تیزبینی جلسه را هدایت نماید. در این حالت است که علاوه بر اهداف تجاری کنوانسیون سنگاپور که شامل حل و فصل سریع تر و کارامدتر اختلافات به منظور تداوم روابط در این حوزه است، اهداف غیرتجاری نظیر تشویق به میانجیگری و ترویج این فرهنگ بین افراد و ملتها نیز تأمین خواهد شد.  

آخرین مطالب تالار گفتگو

آیین نامه کمیته جوانان انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد



اطلاعات بیشتر